ترجمه فارسی
یک سمتم (دلم) میگه برو
یک سمتم میگه بمون
یک سمتم مرگ یک سمتم
جان ( زندگی)
ذاتا غرورم
زیر پاهای توست
یک سمتم شیطان
یک سمتم پاکی
یک سمتم تابستان
یک سمتم برف
خیانت تورو
غیر از من همه آگاه بودند
دلم زبان نداره که
بهت بفهمونه
سوختن جگرم رو
گفته بودم عادت میکنم
بگو که چطور اینجور عوض شدی؟
هیچ حرفی برات ندارم
دوباره چطور دوست داشته باشم
یک پیک میزنم و میرم
نمی مونم از این ساعت به بعد
فکر نکن اسمت رو بیاد میارم
دیگه راهی نمونده که نرفته باشم
فکر نکنم که روزی فکر کنم شاید دوسم داشته باشی
از این ساعت به بعد
نظرات کاربران