Die Tränen greiser Kinderschar
ich zieh sie auf ein weißes Haar
werf in die Luft die nasse Kette
und wünsch mir, dass ich eine Mutter hatte
Keine Sonne die mir scheint
keine Brust hat Milch geweint
in meiner Kehle steckt ein Schlauch
Hab keinen Nabel auf dem Bauch
Mutter
Ich durfte keine Nippel lecken
und keine Falte zum Verstecken
niemand gab mir einen Namen
gezeugt in Hast und ohne Samen
Der Mutter die mich nie geboren
hab ich heute Nacht geschworen
ich werd ihr eine Krankheit schenken
und sie danach im Fluss versenken
In ihren Lungen wohnt ein Aal
auf meiner Stirn ein Muttermal
entferne es mit Messers Kuss
auch wenn ich daran sterben muss
auch wenn ich verbluten muss
Mutter oh gib mir Kraft
ترجمه فارسی
اشکهای حاصل از جنجال کودکی پیر
من آنها را با یک رشته از مویی سفید، نخ کرده ام
من این زنجیره نمناک را به آسمان پرتاب می کنم
و آرزو می کنم که مادری داشته باشم
طلوع خورشیدی برای من وجود ندارد
سینه ای نیست که از آن شیر بچکد
تنها پلاستیکی است که به حلق من چسبیده است
شکم من نافی ندارد
مادر
اجازه ندارم تا سینه ای را بمیکم
آغوشی نیست که در آن پنهان شوم
کسی برای من نامی نگذاشته است
پدری آنی و بدون اسپرم دارم
برای مادری که هرگز مرا نزاییده است
امشب ناسزا دارم
برایش آرزوی مریضی می کنم
بعدش هم می خواهم در رودخانه غرقش کنم
مارماهی ای در ششهایش زندگی میکند
بر پیشانی ام علامتی مادرزادی است
با بوسه چاقو آن را از بین خواهم برد
حتی اگر موجب مرگم شود
حتی اگر موجب مرگم شود
مادر اوه به من نیرو بده
نظرات کاربران