[مقدمه: کامیلا کابیو و ویلو]
(پا-پا-پا-پا-پا-پا-را)
(پا-پا-پا-پا-پا-پا-را)
احساس یه روان‌پریش-عجیب-غریب
(پا-پا-پا-پا-پا-پا-را)
(پا-پا-پا-پا-پا-پا-را)

[همخوان: کامیلا کابیو]
گاهی اوقات احساس یه روان‌پریش رو دارم
سعی می‌کنم وصل بشم، وای‌فای نیست
بهم بگو دوستم داری، داری دروغ میگی؟
به من لیموناد بده، من به تو لیمو می‌دهم
خانه‌ی بالای تپه‌ها خانه‌ای از کارت‌هاست
پلک بزن و افسانه از هم می‌پاشد
ببخشید، نمی‌خواستم اینقدر تاریک شود
شاید من یک موجود فضایی هستم، زمین سخت است

[قسمت ۱: کامیلا کابیو]

گاهی اوقات، به احساساتم اعتماد ندارم
در اینستاگرامم درباره “درمان شدنم” صحبت می‌کنم
نگرانم که آیا هنوز جذابیت جنسی دارم یا نه
امیدوارم که از این تپه پایین نیایم
وقتی داریم عشق می‌آفرینیم، می‌خواهم آنجا باشم
و می‌خواهم حس کنم که موهایم را می‌کشی
و حرف‌هایی را که در گوشم می‌گویی باور کنم
باید بروم بیرون، به کمی هوا نیاز دارم

[پیش‌همخوان: WILLOW]
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم لمست کنم
می‌خواهم لمست کنم، اما نوک انگشتانم بی‌حس هستند
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم دوستت داشته باشم
می‌خواهم دوستت داشته باشم، اما سینه‌ام سفت می‌شود
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم حس کنم انگار که بتونم آروم باشم
مجبور نباشم این رستوران رو ترک کنم
کاش می‌تونستم مثل همه باشم
اما من مثل هیچ‌کس نیستم

[همخوان: کامیلا کابیو]
گاهی اوقات حس می‌کنم یه آدم روانی‌ام
سعی می‌کنم وصل بشم، وای‌فای ندارم
بهم بگو که دوستم داری، داری دروغ میگی؟ به من لیموناد بده، من به تو لیموترش می‌دهم
خانه‌ای در تپه‌ها خانه‌ای از کارت‌هاست
پلک بزن و افسانه از هم می‌پاشد
ببخشید، نمی‌خواستم اینقدر تاریک شود
شاید من یک موجود فضایی هستم، زمین سخت است

[پس‌کورس: کامیلا کابیو و ویلو]
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
احساس می‌کنم مثل یک دیوانه‌ی روانی-عجیب-عجیب-عجیب هستم
پا-پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
احساس می‌کنم مثل یک دیوانه‌ی روانی-عجیب-عجیب-عجیب-عجیب هستم
[قسمت دوم: کامیلا کابیو]
ببخشید، نمی‌توانستم روی فیلم تمرکز کنم
همه می‌گویند دلشان برای منِ قدیمی تنگ شده است
من از پانزده سالگی در این سفر بوده‌ام
دخترها را به خاطر اینکه چطور پیش رفت، سرزنش نمی‌کنم
بلند فکر می‌کنم
در حمام در حالی که دوستانم روی مبل می‌خندند
وای، لحظه‌ای که گذشت
می‌دانم می‌خواهی بمانی، اما فکر می‌کنم همین الان باید بروم

[پیش‌همخوان: ویلو]
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم لمست کنم
می‌خواهم لمست کنم، اما نوک انگشتانم بی‌حس هستند
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم دوستت داشته باشم
می‌خواهم دوستت داشته باشم، اما سینه‌ام دارد سفت می‌شود
می‌خواهم، می‌خواهم، می‌خواهم احساس کنم می‌توانم آرام باشم
مجبور نباشم این رستوران را ترک کنم
کاش می‌توانستم مثل همه باشم (کاش می‌توانستم باشم)
اما من مثل هیچ‌کس نیستم

[همخوان: کامیلا کابیو با ویلو]
گاهی اوقات احساس می‌کنم مثل یک دیوانه روانی هستم
سعی می‌کنم وصل شوم، وای‌فای ندارم
به من بگو که دوستم داری، دروغ می‌گویی؟ به من لیموناد بده، من به تو لیموترش می‌دهم
خانه‌ای در تپه‌ها خانه‌ای از کارت‌هاست
پلک بزن و افسانه از هم می‌پاشد
ببخشید، نمی‌خواستم اینقدر تاریک شود
شاید من یک موجود فضایی هستم، زمین سخت است
[همخوان: کامیلا کابیو و ویلو]
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
احساس می‌کنم مثل یک روان‌پریش-عجیب-غریب (عجیب)
پا-پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
احساس می‌کنم مثل یک روان‌پریش-عجیب-غریب (عجیب)
پا-پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
(احساس می‌کنم مثل یک روان‌پریش، اوه-اوه)
پا-پا-پا-پا-پا-پا-پا-را
پا-پا-پا-پا-پا-پا-را