آماده‌ای؟
ها
وقتشه که من ببرمش، من الان رئیسم
قرار نیست تظاهر کنم، نه وقتی که تو افتادی
چون این بازی منه
و بهتره بیای بازی کنی (بیا بازی کنی)
قبلاً جلوی دیوونگیم رو می‌گرفتم، حالا ولش می‌کنم
من انتخاب خودم رو می‌کنم، آره، من این نمایش رو اداره می‌کنم (عوضی)
پس چراغ‌ها رو روشن بذار
نه، تو نمی‌تونی مجبورم کنی درست رفتار کنم (ها، ها، ها)
پس می‌گی من پیچیده‌ام
که حتماً دیوونم
اما تو باعث شدی من دست کم گرفته بشم، درجه‌بندی بشم، درجه‌بندی بشم (آه-ها)
چه اشکالی داره که آدم باشی، چه اشکالی داره که آدم باشی
چه اشکالی داره که آدم با اعتماد به نفس باشه؟ (آه-ها)
چه اشکالی داره که آدم باشی، چه اشکالی داره که آدم با اعتماد به نفس باشه؟ (آه-ها)
وقتشه که زنجیرها رو باز کنی، زبونت بند اومده؟
چون اینجا قلمرو منه و من خطرناکم
و تو میتونی فرار کنی
اما امشب همه چیز درباره منه (امشب، ها، ها، ها)
پس میگی من پیچیده‌ام
که حتماً دیوونم
اما تو منو دست کم گرفتی، امتیاز دادی، امتیاز دادی (اممم)
چه اشکالی داره که باشی، چه اشکالی داره که باشی
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اوه، آره)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی (آره)، چه اشکالی داره که باشی (آره)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اوه)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی، چه اشکالی داره که باشی
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اوه)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی، چه اشکالی داره که باشی
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اووووه)
اووووه
هی
آه، آره
پس میگی من پیچیده‌ام
اما تو منو دست کم گرفتی
آره، آره (اووووه)
چه اشکالی داره که باشی، چه اشکالی داره که باشی (چه اشکالی داره که باشی)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اووووه)
چه اشکالی داره که باشی، چه اشکالی داره که باشی
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اووووه)
چه اشکالی داره که باشی، چه اشکالی داره که باشی (چه اشکالی داره که باشی)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (اووووه)
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی (اووووه)، چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی
چه اشکالی داره که با اعتماد به نفس باشی؟ (مطمئن، اووووه)