مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی 20 Cigarettes از Morgan Wallen به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 348

[Verse 1]
Twenty cigarettes and I lit me one
On that redwood deck on Demonbreun
She was with her friends, left ’em standin’ there
There was more than smoke in that summer air

[Chorus 1]
We burnt two while she told me ’bout her hometown
She was drinkin’ Titos, said I better slow down
I was like, “Hell, no, I ain’t drinkin’ by myself, no”
Said she loved my accent so I kept talkin’
Reached for the pack on the table by my wallet
We tore off to light the night we had left

[Verse 2]
With thirteen cigarettes and I lit me one
With the windows cracked in my old half-ton
Singin’ take me home on them country roads
So I turned off on one then next thing you know

[Chorus 2]
We had a beer bottle lookin’ like an ashtray
Under that full moon she was ’bout halfway
Naked in my truck bed, so I helped her with the rest
She was sayin’ my name, barely even knew it
We were both lyin’, said we never do this
To the music of the wind through the woods
[Bridge]
It was probably somewhere around two
In the morning by the time we got down to

[Verse 3]
That lucky cigarette, layin’ on our backs
We were out of breath, we both took a drag
Blew it in the sky, she was gone like that
One hell of a night, one hell of a pack

ترجمه فارسی

[بیت ۱]
بیست نخ سیگار و من یکی برای خودم روشن کردم
روی آن عرشه‌ی ردوود در دمونبرون
او با دوستانش بود، آنها را آنجا گذاشته بود
در آن هوای تابستانی چیزی بیش از دود بود
[همسرایی ۱]
ما دو نخ سیگار کشیدیم در حالی که او درباره زادگاهش به من می‌گفت
او داشت تیتوس می‌نوشید، گفت بهتر است سرعتم را کم کنم
من گفتم: “لعنتی، نه، من تنها نمی‌نوشم، نه”
گفت که عاشق لهجه‌ام است، بنابراین به صحبت کردن ادامه دادم
دستم را به سمت بسته سیگار روی میز که کیف پولم بود دراز کردم
ما برای روشن کردن شبی که ترک کرده بودیم، راه افتادیم
[بیت ۲]
با سیزده نخ سیگار و من یکی برای خودم روشن کردم
با شیشه‌های ترک خورده در ماشین نیم تنی قدیمی‌ام
در جاده‌های روستایی آواز می‌خوانم و مرا به خانه می‌برم
بنابراین یکی یکی خاموش کردم، می‌دانید
[همسرایی ۲]
ما یک بطری آبجو داشتیم که شبیه زیرسیگاری بود
زیر آن ماه کامل، او داشت درباره نیمه راه
برهنه در تخت کامیونم، بنابراین بقیه را به او کمک کردم
اسمم را صدا می‌زد، حتی به زور می‌دانست
هر دو دراز کشیده بودیم، می‌گفتیم هرگز این کار را نمی‌کنیم
با موسیقی باد در میان جنگل
[بریج]
احتمالاً حدود ساعت دو صبح بود
وقتی به پایین رسیدیم
[قسمت ۳]
آن سیگار خوش‌شانس، روی پشتمان افتاده بود
نفسمان بند آمده بود، هر دو پکی زدیم
آن را در آسمان فوت کرد، او اینگونه رفت
یک شب جهنمی، یک پک جهنمی

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا