Il était brun, le teint basané
Le regard timide, les mains toutes abimées
Il taillait la pierre, fils d’ouvrier
Il en était fier, mais pourquoi vous riez ?
Non ne le jugez pas
Vous qui n’connaissez pas
Les vertiges et le labeur
Vous êtes faussement heureux, vous troquez vos valeurs
Lui il est tout mon monde et bien plus que ça
Seule, je crie son nom quand vient le désarroi
Et puis tout s’effondre quand il n’est plus là
J’aimerais tellement lui dire mais je n’ose pas
Lui qui m’fait…
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Dans le vide, vide, vide
Tourner, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner…
Qui peut bien me dire, ce qui est arrivé ?
Depuis qu’il est parti, j’n’ai pu me relever
Ce n’est plus qu’un souvenir, une larme du passé
Coincée dans mes yeux, qui n’veut plus s’en aller
Oh non, ne riez pas, vous qui n’connaissez pas
Les vertiges et la douleur
Ils sont superficiels, ils ignorent tout du cœur
Lui, c’était tout mon monde, et bien plus que ça
J’espère le revoir là-bas dans l’au-delà
Aidez-moi, tout s’effondre puisqu’il n’est plus là
Sais-tu mon bel amour, mon beau soldat
Que tu m’fais…
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, tu me fais tourner
Dans le vide, vide, vide
Tourner, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Il me fait tourner dans le vide, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner dans le vide, il
Tourner dans le vide, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Tourner dans le vide…
Le regard timide, les mains toutes abimées
Il taillait la pierre, fils d’ouvrier
Il en était fier, mais pourquoi vous riez ?
Non ne le jugez pas
Vous qui n’connaissez pas
Les vertiges et le labeur
Vous êtes faussement heureux, vous troquez vos valeurs
Lui il est tout mon monde et bien plus que ça
Seule, je crie son nom quand vient le désarroi
Et puis tout s’effondre quand il n’est plus là
J’aimerais tellement lui dire mais je n’ose pas
Lui qui m’fait…
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Dans le vide, vide, vide
Tourner, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner…
Qui peut bien me dire, ce qui est arrivé ?
Depuis qu’il est parti, j’n’ai pu me relever
Ce n’est plus qu’un souvenir, une larme du passé
Coincée dans mes yeux, qui n’veut plus s’en aller
Oh non, ne riez pas, vous qui n’connaissez pas
Les vertiges et la douleur
Ils sont superficiels, ils ignorent tout du cœur
Lui, c’était tout mon monde, et bien plus que ça
J’espère le revoir là-bas dans l’au-delà
Aidez-moi, tout s’effondre puisqu’il n’est plus là
Sais-tu mon bel amour, mon beau soldat
Que tu m’fais…
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, vide
Tourner dans le vide, tu me fais tourner
Dans le vide, vide, vide
Tourner, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Il me fait tourner dans le vide, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner dans le vide, il
Tourner dans le vide, tourner dans le vide
Tourner dans le vide, il me fait tourner
Tourner dans le vide…
ترجمه فارسی
او موهایش قهوه ای رنگ بود
سبزه رو
نگاهش خجالتی
همه جای دست هایش زخمی
او سنگ می برید
پسر کارگر
او افتخار بود
اما چرا می خندید ؟
نه ، در مورد او داوری نکنید
شما ها که او را نمی شناسید
سرگیجه و خستگی
شما به اشتباه خوشحال هستید
شما ارزش هایتان را می فروشید
او، او تمام دنیای من است
و خیلی بیشتر از آن
تک و تنها فریاد می زنم نام او را
وقتی که هیاهو می شود
و سپس همه چیز فرو می ریزد
وقتی که او دیگر اینجا نباشد
دوست داشتم به او بگویم
اما جرات نکردم
او ، کسی که مرا وا می دارد به
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی مرا وا می دارد به چرخش در پوچی
پوچی پوچی پوچی پوجی
چرخش در پوچی چرخش در پوچی او مرا وا می دارد به چرخش
چرخش چرخش در پوچی
چه کسی می تواند به من بگویید
چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پس از آنکه او رفته است
من دیگر خوب نخواهم شد
این بیشتر از یک خاطره نیست
قطره اشکی از گذشته
سرگردان در چشم ها
که دیگر نمی خواهد بیافتد
آه نه ، نخندید
شما ها که او را نمی شناسید
سرگیجه و درد
آنها سطحی هستند
از دیدن هرچیزی از قلب ، چشم می پوشند
او تمام دنیای من بوده است
و خیلی بیشتر از آن
امیدوارم که شما را در دنیای دیگر نبینم
کمکم کن همه چیز دارد فرو می ریزد
چون که او دیگر در اینجا نیست
اگر تو عشق زیبای من، سرباز خوب من هستی …
که تو مرا وادار به
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی مرا وا دار به چرخش در پوچی
پوچی پوچی پوچی پوجی
چرخش در پوچی چرخش در پوچی او مرا وا می دارد به چرخش
چرخش چرخش در پوچی
سبزه رو
نگاهش خجالتی
همه جای دست هایش زخمی
او سنگ می برید
پسر کارگر
او افتخار بود
اما چرا می خندید ؟
نه ، در مورد او داوری نکنید
شما ها که او را نمی شناسید
سرگیجه و خستگی
شما به اشتباه خوشحال هستید
شما ارزش هایتان را می فروشید
او، او تمام دنیای من است
و خیلی بیشتر از آن
تک و تنها فریاد می زنم نام او را
وقتی که هیاهو می شود
و سپس همه چیز فرو می ریزد
وقتی که او دیگر اینجا نباشد
دوست داشتم به او بگویم
اما جرات نکردم
او ، کسی که مرا وا می دارد به
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی مرا وا می دارد به چرخش در پوچی
پوچی پوچی پوچی پوجی
چرخش در پوچی چرخش در پوچی او مرا وا می دارد به چرخش
چرخش چرخش در پوچی
چه کسی می تواند به من بگویید
چه اتفاقی خواهد افتاد؟
پس از آنکه او رفته است
من دیگر خوب نخواهم شد
این بیشتر از یک خاطره نیست
قطره اشکی از گذشته
سرگردان در چشم ها
که دیگر نمی خواهد بیافتد
آه نه ، نخندید
شما ها که او را نمی شناسید
سرگیجه و درد
آنها سطحی هستند
از دیدن هرچیزی از قلب ، چشم می پوشند
او تمام دنیای من بوده است
و خیلی بیشتر از آن
امیدوارم که شما را در دنیای دیگر نبینم
کمکم کن همه چیز دارد فرو می ریزد
چون که او دیگر در اینجا نیست
اگر تو عشق زیبای من، سرباز خوب من هستی …
که تو مرا وادار به
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی پوچی
چرخش در پوچی مرا وا دار به چرخش در پوچی
پوچی پوچی پوچی پوجی
چرخش در پوچی چرخش در پوچی او مرا وا می دارد به چرخش
چرخش چرخش در پوچی
نظرات کاربران