مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Altar از Kehlani به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 110

Fresh white flowers and a new tea light
Nine cups of water, still water
Soon I’ll see your face
Don’t know why I ever thought you were far away
I shoulda known better

If I set a flame and I call your name
I’ll fix you a plate, we can go to dinner
We can share a meal your way
And I’ll play you the songs that you used to play

So I put you on the altar
Stay just a little bit longer, whoa
Laid it out for ya
Thought I felt you before
But now you’re closer
Closer, whoa
So I put you on the altar
Stay just a little bit longer, whoa
Laid it out for ya
Thought I felt you before
But now you’re closer
Closer, whoa, whoa

Holding on to things you told me
Holding on to dreams you showed me
Holding on to anything from you
That you’ve been leaving here
Now I believe I swear
I can smell your perfume
Picking up your signal like a phone booth
Keeping you alive and I do it ’cause I want to

If I set a flame and I call your name
I’ll fix you a plate, we can go to dinner
We can share a meal your way
And I’ll play you the songs that you used to play

So I put you on the altar
Stay just a little bit longer, whoa
Laid it out for ya
Thought I felt you before
But now you’re closer
Closer, whoa
So I put you on the altar
Stay just a little bit longer, whoa
Laid it out for ya
Thought I felt you before
But now you’re closer (now you’re closer)
Closer, whoa, whoa (closer)

ترجمه فارسی

گلهای سفید تازه و یک چراغ چای جدید
نه فنجان آب، آب ساکن
به زودی صورتت را خواهم دید
نمیدانم چرا هیچ وقت فکر میکردم دوری
من باید بهتر می دانستم
اگر شعله ای افروختم و نام تو را صدا زدم
یه بشقاب برات درست میکنم می تونیم بریم شام
ما می توانیم یک وعده غذایی را به روش شما تقسیم کنیم
و آهنگ هایی را که قبلا می زدی برایت پخش می کنم
پس تو را بر قربانگاه گذاشتم
فقط کمی بیشتر بمان، اوه
برای شما گذاشتم
فکر میکردم قبلا احساست کردم
اما الان نزدیک تر شدی
نزدیک تر، اوه
پس تو را بر قربانگاه گذاشتم
فقط کمی بیشتر بمان، اوه
برای شما گذاشتم
فکر میکردم قبلا احساست کردم
اما الان نزدیک تر شدی
نزدیک تر، اوه، اوه
نگه داشتن چیزهایی که به من گفتی
نگه داشتن رویاهایی که به من نشان دادی
نگه داشتن هر چیزی از شما
که از اینجا رفتی
حالا باور کردم قسم می خورم
بوی عطر تو را می توانم استشمام کنم
گرفتن سیگنال مانند باجه تلفن
زنده نگه داشتن تو و من این کار را انجام می دهم، زیرا می خواهم
اگر شعله ای افروختم و نام تو را صدا زدم
یه بشقاب برات درست میکنم می تونیم بریم شام
ما می توانیم یک وعده غذایی را به روش شما تقسیم کنیم
و آهنگ هایی را که قبلا می زدی برایت پخش می کنم
پس تو را بر قربانگاه گذاشتم
فقط کمی بیشتر بمان، اوه
برای شما گذاشتم
فکر میکردم قبلا احساست کردم
اما الان نزدیک تر شدی
نزدیک تر، اوه
پس تو را بر قربانگاه گذاشتم
فقط کمی بیشتر بمان، اوه
برای شما گذاشتم
فکر میکردم قبلا احساست کردم
اما اکنون شما نزدیک تر هستید (اکنون شما نزدیک تر هستید)
نزدیکتر، هو، اوه (نزدیکتر)

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید