ترجمه فارسی

من بازی تو رو خیلی واضح می‌بینم، می‌دونم داری دروغ میگی
دیدم نگاهت چرخید
یکی دیگه اونقدر خوشحالت می‌کنه که جرات می‌کنی فرار کنی
دیدم نگاهت چرخید
باهاش ​​بازی میکنی
اون فکر می‌کنه می‌دونه تو کی هستی
باهاش ​​بازی میکنی
فکر می‌کنه می‌دونه کجا میری
می‌بینم چه کار می‌کنی.
هرگز فکر نکردی
که راز تو را کشف کنم
انعکاس دروغ هایت
تصویر مخالف است
نمی‌داند چه کسی در آغوش تو خوابیده است
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد
میدونی؟
هرگز فراموش نکن که کلمات طنین بسیار بلندی دارند
سکوت، دروغ‌هایت را تحمیل کن
باهاش ​​بازی میکنی
اون فکر می‌کنه می‌دونه تو کی هستی
باهاش ​​بازی میکنی
فکر می‌کنه می‌دونه کجا میری
می‌بینم چه کار می‌کنی.
هرگز فکر نکردی
که راز تو را کشف کنم
انعکاس دروغ هایت
تصویر مخالف است
نمی‌داند چه کسی در آغوش تو خوابیده است
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد
باهاش ​​بازی میکنی
باهاش ​​بازی میکنی
فکر کنم بدونم کی هستی
می‌بینم چه کار می‌کنی.
هرگز فکر نکردی
که راز تو را کشف کنم
انعکاس دروغ هایت
تصویر مخالف است
نمی‌داند چه کسی در آغوش تو خوابیده است
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد
او راز تو را کشف خواهد کرد