مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Ten Below Zero از ABC به همراه متن و ترجمه مجزا

[Verse 1]
Since the day you set me free
Your ghost still hauntin’ me
I can’t escape you
I swear you’re always there
Was it the cocktail in your kiss
Your pretty little tyrannies
The sound of your laughter
The fragrance in your hair

[Chorus]
Temperature’s rising
It’s hotter than June
It’s not surprising
There’s snowflakes
In my room
It’s summer outside
Yet we’re poles apart
It’s ten below zero
(Ten below zero)
(Ten below zero)
Here in my heart

[Verse 2]
I guess I’ll always feel the same
Still burnin’ an eternal flame
Till Hell freezes over
And the ice melts in my veins
[Chorus]
Temperature’s rising
It’s hotter than June
It’s not surprising
There’s snowflakes
In my room
It’s summer outside
Yet we’re poles apart
It’s ten below zero
(Ten below zero)
(Ten below zero)
Here in my heart

[Verse 3]
Time was suspended
The moment was frozen
Two hearts surrendered
But someone had chosen
To come, to come
Am I a fool to reminisce
In sonnets and soliloquies
When all I’ve got’s
Forget-me-nots
And everlasting memories

[Chorus]
Temperature’s rising
It’s hotter than June
It’s not surprising
There’s snowflakes
In my room
It’s summer outside
Yet we’re poles apart
It’s ten below zero
Here in my heart

ترجمه فارسی

[بیت ۱]
از روزی که مرا آزاد کردی
روح تو هنوز مرا تسخیر کرده
نمی‌توانم از تو فرار کنم
قسم می‌خورم همیشه آنجا هستی
آیا به خاطر کوکتل توی بوسه‌ات بود
ستم‌های کوچک و زیبای تو
صدای خنده‌ات
عطر موهایت

[همخوان]
دما دارد بالا می‌رود
از ماه ژوئن هم گرم‌تر است
جای تعجب نیست
دانه‌های برف هست
در اتاقم
بیرون تابستان است
با این حال ما دو قطب از هم دوریم
ده درجه زیر صفر است
(ده درجه زیر صفر)
(ده درجه زیر صفر)
اینجا در قلب من

[بیت ۲]
فکر می‌کنم همیشه همین حس را خواهم داشت
هنوز شعله‌ای ابدی می‌سوزم
تا جهنم یخ بزند
و یخ در رگ‌هایم آب شود
[همخوان]
دما دارد بالا می‌رود
از ماه ژوئن هم گرم‌تر است
جای تعجب نیست
دانه‌های برف هست
در اتاقم
بیرون تابستان است
با این حال ما دو قطب از هم جدا
ده درجه زیر صفر است
(ده درجه زیر صفر)
(ده درجه زیر صفر)
اینجا در قلب من

[بیت ۳]
زمان متوقف شد
لحظه یخ زد
دو قلب تسلیم شدند
اما کسی انتخاب کرده بود
بیاید، بیاید
آیا من احمقم که خاطرات را مرور کنم
در غزل‌ها و تک‌گویی‌ها
وقتی تمام چیزی که دارم
فراموشم نکن‌ها
و خاطرات ابدی

[همخوان]
دما در حال افزایش است
از ژوئن گرم‌تر است
جای تعجب نیست
دانه‌های برف وجود دارد
در اتاق من
بیرون تابستان است
با این حال ما دو قطب از هم جدا هستیم
ده درجه زیر صفر است
اینجا در قلب من

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا