… Clinging to me
Like a last breathe you, would breathe
You were like home to me
I don’t recognize the street
… Please don’t close your eyes
Don’t know where to look, without them
Outside, the cars speed by
I never heard them until now
… I know you care
I know it is always been there
But there’s trouble ahead, I can feel it
You are just saving yourself
When you hide it
… Yeah, I know you care
I see it in the way you stare
As if there was trouble ahead
And you knew it
I’ll be saving myself from
The ruin
And I know you care
… I used to run down the stairs
To the door and I thought
You were there
Do you shape through the comfort of us?
Two lovers loved out of love
… But I know you care
I know it is always been there
But there’s trouble ahead
I can feel it
You are just saving yourself
When you hide it
… Yeah, I know you care
I see it in the way you stare
As if there was trouble ahead
And you knew it
I’ll be saving myself from
The ruin
… I know it wasn’t always wrong
But I’ve never known a
Winter so cold
Now I don’t warm my hands
In a coat
But I still hope
… ‘Cause this is how things ought
To have been
And I know the worst it
Wasn’t all that it seemed
Why can’t I dream?
Why can’t I dream?
… ‘Cause I know you care
And I know you care
I know you care
I know you care
I know it’s always been there
ترجمه فارسی
… چسبیده به من
مثل آخرین نفس، نفس میکشیدی
تو برای من مثل خانه بودی
خیابان را نمیشناسم
… لطفا چشمانت را نبند
نمیدانم کجا را نگاه کنم، بدون آنها
بیرون، ماشینها با سرعت رد میشوند
تا الان صدایشان را نشنیده بودم
… میدانم اهمیت میدهی
میدانم همیشه آنجا بوده
اما مشکلی در پیش است، میتوانم آن را حس کنم
تو فقط خودت را نجات میدهی
وقتی آن را پنهان میکنی
… بله، میدانم اهمیت میدهی
آن را از طرز نگاهت میبینم
انگار مشکلی در پیش است
و تو آن را میدانستی
من خودم را از
ویران
و میدانم که اهمیت میدهی
… از پلهها پایین میدویدم
به سمت در و فکر میکردم
تو آنجا بودی
آیا از طریق راحتی ما شکل میگیری؟
دو عاشق که از روی عشق عاشق هم بودند
… اما میدانم که اهمیت میدهی
میدانم که همیشه بوده است
اما مشکلی در پیش است
میتوانم آن را حس کنم
تو فقط داری خودت را نجات میدهی
وقتی آن را پنهان میکنی
… بله، میدانم که اهمیت میدهی
من آن را از طرز نگاهت میبینم
انگار که مشکلی در پیش است
و تو آن را میدانستی
من خودم را از … ویرانی نجات خواهم داد
… میدانم که همیشه اشتباه نبوده است
اما من هرگز …زمستانی به این سردی را تجربه نکردهام
حالا دستانم را …در کت گرم نمیکنم
اما هنوز امیدوارم
…چون اوضاع باید اینطور میبود
و من بدترینش را میدانم
همهاش آن چیزی نبود که به نظر میرسید
چرا نمیتوانم رویا ببینم؟
چرا نمیتوانم رویا ببینم؟
…چون میدانم که اهمیت میدهی
و میدانم که اهمیت میدهی
میدانم که اهمیت میدهی
میدانم که اهمیت میدهی
میدانم که همیشه بوده است
نظرات کاربران