مجله موسیقی ملود
0

مداحی “حیدر حیرونت” محمود کریمی با متن و ترجمه انگلیسی مجزا

بازدید 132

یازهرا ، یازهرا ، یازهرا
شراره سینه ها از آه سرد
نفس تو سینه ام درگیر درد
خدا زیر بغل هامو گرفته
ببین داغ تو با حیدر چه کرد
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
بساط گریه هامون جوره جوره
از امشب خونه بی تو سوت وکور
خودت جای علی پیش یتیما
چه جوری این همه خونُ بشوره
چشمام میسوزه دستام میلرزه
پیش تو تا بود پاهام میلرزه
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
بباره بارون که بی زهرا ببارم
عصام میشه از امشب ذوالفقارم
برا مُهره نماز زینبمون
یه مشت از خاک قبرت رو میارم
چشمامون خونِ روضه میخونه
رو شونه ی سلمان میام تا خونه
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
حسینت چشم بی تاب آورده
سر خاک تو سیلاب آورده
به امیدی که پاشی آب بیاری
یه ظرف خالیه آب آورده
بدجوره بی حاله تا صبح میناله
خاک مزار تو یا که گوداله
تو رفتی حاله قلب من خرابه
خوشی بعد ازتو واسه من سرابه
حسین دیگه رمق تو پاش نداره
دلم واسه حسین تو کبابه
رفتی از پیشم دارم آب میشم
چادر نمازه تو ، زده آتیشم
روزا گریون شبا هم بی قراره
ببین زینب دیگه آروم نداره
حسین آروم نمیشه بعد غسلت
نمیدونی چه حال و روزی داره
یک روز تو گودال وقتی رفت از حال
جسمش رو می بینی داره میشه پامال

Haider is exhausted.

Yazehra, Yazehra, Yazehra
My chest is burning with cold sighs
My breath is in pain
God has taken my armpits
Look what your heat did to Haider
Haider is crazy, the world is crying
I am alone, Zahra, my soul is your sacrifice
Our cries are like this
From tonight, the house without you is deaf and blind
You yourself are Ali’s place in front of the orphans
How can you wash away all this blood
My eyes are burning, my hands are shaking
My legs were shaking when I was in front of you
Haider is crazy, the world is crying
I am alone, Zahra, my soul is your sacrifice
Let it rain, let it rain without Zahra
Essam will be my Zulfiqar from tonight
As a token of our Zainab’s prayer
I will bring a handful of the soil from your grave
Our eyes are bleeding from the prayer
I will come home on Salman’s shoulder
Haider is crazy, the world is crying
I am alone, Zahra, my soul is your sacrifice
Your Hussein has an impatient eye
Your soil has flooded
In the hope that you will sprinkle water
An empty container of water has been brought
She is in a bad mood until morning
Your grave soil or a pit
You are gone, the state of my heart is ruined
Happiness after you is a mirage for me
Hussein no longer has any desire for you
My heart is for Hussein in the Kaaba
You are gone, I am melting away
Your prayer tent, I have set it on fire
She cries every day and is restless at night
Look, Zeinab is no longer calm
Hussein cannot calm down after your bath
You do not know what she is like and how she is
One day, when she passed out in the pit
You see her body being trampled

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید