I can say things I don’t always mean
When people get too close to me
Don’t know where it comes from honestly
And you weren’t perfect, yeah, you have your lows
But I’d say you got pretty close
Don’t know how you could put up with me
I was so caught up in my own thoughts
Don’t think that I understood
When you said that you just couldn’t take it
That I would lose you for good
Oh, I didn’t think this over
Fell back when you got closer
After I just put you right through hell
You couldn’t hate me more than I hate myself
I’d always act so selfish at shit I hadn’t dealt with
After I just put you right through hell
You couldn’t hate me more than I hate myself
We both know I might be the worst at goodbyes
But I look at you straight in a line
And acted like I’d be fine
Sometimes when I care, I think I tend to shut off
Like nothin’ could matter enough
Why would you let me keep doing that
You should’ve stopped me, but
I was so caught up in my own thoughts
Don’t think that I understood
When you said that you just couldn’t take it
That I would lose you for good
Oh, I didn’t think this over
Fell back when you got closer
After I just put you right through hell
You couldn’t hate me more than I hate myself
I’d always act so selfish at shit I hadn’t dealt with
After I just put you right through hell
You couldn’t hate me more than I hate myself
So off I go to hurt you again
I shut you out to try to forget
That I’m the one who’s fucked in the end
‘Cause baby, you’ll be happier with someone else
So off I go to hurt you again
I shut you out to try to forget
That I’m the one who’s fucked in the end
‘Cause you couldn’t hate me more than I hate myself
I didn’t think this over
Fell back when you got closer
After I just put you right through hell
You couldn’t hate me more than I hate myself
ترجمه فارسی
میتوانم چیزهایی بگویم که همیشه منظورم را نمیرسانم
وقتی آدمها خیلی به من نزدیک میشوند
صادقانه نمیدانم از کجا میآید
و تو بینقص نبودی، بله، تو هم پستیهای خودت را داری
اما به نظرم خیلی نزدیک شدی
نمیدانم چطور توانستی با من کنار بیایی
من آنقدر درگیر افکار خودم بودم
فکر نکن که فهمیدم
وقتی گفتی نمیتوانی تحمل کنی
که برای همیشه از دستت میدهم
اوه، دیگر به این موضوع فکر نکردم
وقتی نزدیکتر شدی، عقب افتادم
بعد از اینکه تو را به جهنم فرستادم
تو نمیتوانستی بیشتر از خودم از من متنفر باشی
من همیشه در مورد چیزهایی که با آنها سر و کار نداشتم، خیلی خودخواهانه رفتار میکردم
بعد از اینکه تو را به جهنم فرستادم
تو نمیتوانستی بیشتر از خودم از من متنفر باشی
هر دو میدانیم که من ممکن است در خداحافظیها بدترین باشم
اما من مستقیم و در یک خط به تو نگاه میکنم
و طوری رفتار کردم که انگار خوبم
گاهی اوقات وقتی اهمیت میدهم، فکر میکنم تمایل دارم ساکت شوم
انگار هیچ چیز نمیتواند به اندازه کافی مهم باشد
چرا گذاشتی به این کار ادامه دهم
تو باید جلوی من را میگرفتی، اما
من آنقدر درگیر افکار خودم بودم
فکر نکن که فهمیدم
وقتی گفتی که نمیتوانی تحمل کنی
که برای همیشه از دستت میدهم
اوه، دیگر به این موضوع فکر نکردم
وقتی نزدیکتر شدی، عقب افتادم
بعد از اینکه تو را به جهنم فرستادم
تو نمیتوانستی بیشتر از خودم از من متنفر باشی
من همیشه در مورد چیزهایی که با آنها سر و کار نداشتم، خودخواهانه رفتار میکردم
بعد از اینکه تو را به جهنم فرستادم
تو نمیتوانستی بیشتر از خودم از من متنفر باشی
پس میروم تا دوباره به تو آسیب بزنم
من تو را ساکت میکنم تا سعی کنم فراموش کنم
اینکه من کسی هستم که در نهایت به گا رفته است
چون عزیزم، تو با کس دیگری خوشحالتر خواهی بود
پس میروم تا دوباره به تو آسیب بزنم
من تو را ساکت میکنم تا سعی کنم فراموش کنم
اینکه من کسی هستم که در نهایت به گا رفته است
چون تو نمیتوانستی بیشتر از خودم از من متنفر باشی
من دیگر به این موضوع فکر نکردم
وقتی نزدیکتر شدی، عقب افتادم
بعد از اینکه تو را به جهنم فرستادم
تو نمیتونم بیشتر از خودم از خودم متنفر باشم
نظرات کاربران