Seni sevmiyorum artıkYalana dolana baktıkEle nispet gülüşlerGünü dolmuş vaatlerBana uymaz git yazık
Ben yokluklardanTüm zorluklardanDipsiz yalnızlıktanKıvranıp dururken
Sen sensiz kaldınMehtabı hiçe saydınGün ortası güneşlereHasret bıraktın
Yok kal deme banaBoşuna yalvarışlarCanıma dokunmuyorNe söylesen zaten
Hiç gözüme bakmaYaramaz çırpınışlarŞimdiye kadar söylemekteGeç kaldım aslen
Seni sevmiyorum artıkYalana dolana baktıkEle nispet gülüşlerGünü dolmuş vaatlerBana uymaz git yazık
Seni sevmiyorum artıkÇamura pasa bulaştıkGözü dönmüş kavgalarBoyu aşmış dalgalarBenisarmaz git yazık
Yok kal deme banaBoşuna yalvarışlarCanıma dokunmuyorNe söylesen zaten
Hiç gözüme bakmaYaramaz çırpınışlarŞimdiye kadar söylemekteGeç kaldım aslen
Seni sevmiyorum artıkYalana dolana baktıkEle nispet gülüşlerGünü dolmuş vaatlerBana uymaz git yazıkSeni sevmiyorum artıkÇamura pasa bulaştıkGözü dönmüş kavgalarBoyu aşmış dalgalarBeni sarmaz git yazık
Seni sevmiyorum artıkÇamura pasa bulaştıkBana uymaz git yazıkSeni sevmiyorum artık
ترجمه فارسی
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
من از نیستی هستم
از میان تمام سختیها
از تنهاییِ بیپایان
در حالی که دور خود میپیچید
بی تو مانده بودی
ماه را نادیده گرفتی
به آفتاب نیمروز
دلم را در حسرت جا گذاشتی
به من نگو که بمانم
التماس های بیهوده
به دردم نمیخوره
هرچی تو بگی
به چشمانم نگاه نکن
مبارزات شیطنتآمیز
تا الان داشتم میگفتم
من در واقع دیر رسیدم
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
دعواهای خشمگین
امواجی که از ارتفاع تجاوز میکنند
به بنیسرماز نرو، حیف است.
به من نگو که بمانم
التماس های بیهوده
به دردم نمیخوره
هرچی تو بگی
به چشمانم نگاه نکن
مبارزات شیطنتآمیز
تا الان داشتم میگفتم
من در واقع دیر رسیدم
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
دعواهای خشمگین
امواجی که از ارتفاع تجاوز میکنند
منو نمیپیچه، برو گم شو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
من از نیستی هستم
از میان تمام سختیها
از تنهاییِ بیپایان
در حالی که دور خود میپیچید
بی تو مانده بودی
ماه را نادیده گرفتی
به آفتاب نیمروز
دلم را در حسرت جا گذاشتی
به من نگو که بمانم
التماس های بیهوده
به دردم نمیخوره
هرچی تو بگی
به چشمانم نگاه نکن
مبارزات شیطنتآمیز
تا الان داشتم میگفتم
من در واقع دیر رسیدم
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
دعواهای خشمگین
امواجی که از ارتفاع تجاوز میکنند
به بنیسرماز نرو، حیف است.
به من نگو که بمانم
التماس های بیهوده
به دردم نمیخوره
هرچی تو بگی
به چشمانم نگاه نکن
مبارزات شیطنتآمیز
تا الان داشتم میگفتم
من در واقع دیر رسیدم
دیگه دوستت ندارم
ما به دروغ و فریب نگاه کردیم
لبخندی از روی تمرد میزند
وعدههای منقضی شده
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
دعواهای خشمگین
امواجی که از ارتفاع تجاوز میکنند
منو نمیپیچه، برو گم شو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
ما غرق در گل و لای و زنگ زدگی شدیم
به من نمیاد، برو گمشو، حیفه
دیگه دوستت ندارم
نظرات کاربران