Loin derrière l’horizon
Ne reste que la nuit, nous deux nus
Un sentiment obscur
Tapis dans le silence
Au-d’ssus des flammes, on danse
Sentiment à l’essence
Tu déposes des baisers qui me pansent
Fais-moi oublier l’autre (fais-moi oublier)
Et j’veux plus dire son nom, dire son nom
Fais-moi oublier l’autre (fais-moi oublier)
Je veux plus être rien du tout
Donne-moi au crépuscule ton cristal et ton fil à retordre
Fuyons si ça fait mal
Allons là où ça fume
Devenons indolores, invisibles pour des matins paisibles
Fais-moi oublier l’autre
Et j’veux plus dire son nom, dire son nom
Fais-moi oublier l’autre
Fais-moi oublier l’autre
Et j’veux plus dire sa voix, voir sa voix
Fais-moi oublier l’autre
Payer les pots cassés
Chasse-moi les fantômes à l’automne
Quand l’soleil s’est barré
Pour qu’les tours de cadrans
Les moments sans sentiments
Fassent s’envoler sa voix
Que j’me libère de toi
Fais-moi oublier l’autre
Et j’veux plus dire son nom, ça non
Fais-moi oublier l’autre
Fais-moi oublier l’autre
J’veux plus de sa voix
Fais-moi oublier l’autre
Oublier
Fais-moi oublier l’autre
L’autre!
Fais-moi oublier l’autre
Yeah, yeah
Oublier
ترجمه فارسی
خورشید رفته است
بسیار فراتر از افق
فقط شب باقی مانده، ما دو نفر برهنه
یه حس تاریک
فرش در سکوت
بر فراز شعلهها، ما میرقصیم
احساس در ذات
بوسههایی به جا میگذاری که مرا التیام میبخشند
کاری کن که دیگری را فراموش کنم (کاری کن که فراموش کنم)
کاری کن که دیگری را فراموش کنم (کاری کن که فراموش کنم)
و دیگه نمیخوام اسمشو بگم، اسمشو بگو
کاری کن که دیگری را فراموش کنم (کاری کن که فراموش کنم)
و مرا از شبم خالی کن
دیگه نمیخوام هیچی باشم
هنگام غروب، بلور و ریسمانت را به من بده
اگه درد داره فرار کنیم
بریم جایی که دود داره
بیا بیدرد شویم، نامرئی شویم برای صبحهای آرام
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
و دیگه نمیخوام اسمشو بگم، اسمشو بگو
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
و دیگر نمیخواهم صدایش را بگویم، صدایش را ببین
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
پوست انداختن از گذشته
پرداخت قیمت
ای ارواح، مرا در پاییز فراری دهید
وقتی خورشید رفت
به طوری که عقربهها بچرخند
لحظه های بی احساس
بگذار صدایش پرواز کند
که خودم را از تو رها کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
و دیگر نمیخواهم اسمش را به زبان بیاورم، نه.
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
بیشتر از صداش دلم میخواد
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
آره آره
فراموش کردن
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
آن یکی دیگر!
کاری کن که دیگری را فراموش کنم
آره آره
فراموش کردن
نظرات کاربران