مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی The Winner Takes It All از ABBA به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 90

I don’t wanna talk
About things we’ve gone through
Though it’s hurting me
Now it’s history

I’ve played all my cards
And that’s what you’ve done too
Nothing more to say
No more ace to play

The winner takes it all
The loser’s standing small
Beside the victory
That’s her destiny

I was in your arms
Thinking I belonged there
I figured it made sense
Building me a fence

Building me a home
Thinking I’d be strong there
But I was a fool
Playing by the rules

The gods may throw a dice
Their minds as cold as ice
And someone way down here
Loses someone dear

The winner takes it all (takes it all)
The loser has to fall (has to fall)
It’s simple and it’s plain (it’s so plain)
Why should I complain? (Why complain?)

But tell me, does she kiss
Like I used to kiss you?
Does it feel the same
When she calls your name?

Somewhere deep inside
You must know I miss you
But what can I say?
Rules must be obeyed

The judges will decide (will decide)
The likes of me abide (me abide)
Spectators of the show (of the show)
Always staying low (staying low)

The game is on again (on again)
A lover or a friend (or a friend)
A big thing or a small (big or small)
The winner takes it all (takes it all)

I don’t wanna talk
If it makes you feel sad
And I understand
You’ve come to shake my hand

I apologize
If it makes you feel bad
Seeing me so tense
No self-confidence
But you see

The winner takes it all
The winner takes it all

So the winner takes it all
And the loser has to fall
Throw the dice, cold as ice
Way down here, someone dear
Takes it all, has to fall
And it’s plain, why complain?

ترجمه فارسی

من نمیخوام حرف بزنم
درباره چیزهایی که از سر گذرانده ایم
هر چند داره اذیتم میکنه
اکنون تاریخ است
من تمام ورق هایم را بازی کرده ام
و این کاری است که شما نیز انجام داده اید
دیگر چیزی برای گفتن نیست
دیگر هیچ آسی برای بازی وجود ندارد
برنده همه چیز را می گیرد
بازنده کوچک ایستاده است
در کنار پیروزی
این سرنوشت اوست
من در آغوش تو بودم
فکر می کنم به آنجا تعلق دارم
فکر کردم منطقی است
برام حصار میسازه
برام خونه ساختن
فکر کنم اونجا قوی باشم
اما من یک احمق بودم
بازی بر اساس قوانین
خدایان ممکن است تاس بیندازند
ذهنشان مثل یخ سرد است
و یه نفر اینجا پایین
یکی عزیز رو از دست میده
برنده همه چیز را می گیرد (همه را می گیرد)
بازنده باید سقوط کند (باید سقوط کند)
این ساده و ساده است (خیلی ساده است)
چرا باید شکایت کنم؟ (چرا شکایت؟)
اما به من بگو، آیا او می بوسد؟
مثل اینکه من تو را می بوسیدم؟
آیا همین حس را دارد
وقتی او نام شما را صدا می کند؟
جایی در عمق وجود
باید بدونی دلم برات تنگ شده
اما چه بگویم؟
قوانین باید رعایت شود
قضات تصمیم خواهند گرفت (تصمیم خواهند گرفت)
امثال من می مانند (من می ماندم)
تماشاگران نمایش (نمایش)
همیشه پایین ماندن (کم ماندن)
بازی دوباره روشن شد (دوباره روشن شد)
یک عاشق یا یک دوست (یا یک دوست)
یک چیز بزرگ یا یک چیز کوچک (بزرگ یا کوچک)
برنده همه چیز را می گیرد (همه را می گیرد)
من نمیخوام حرف بزنم
اگر باعث ناراحتی شما می شود
و من می فهمم
اومدی دستم رو بگیری
من عذرخواهی می کنم
اگر حال شما را بد می کند
با دیدن من اینقدر تنش
بدون اعتماد به نفس
اما شما می بینید
برنده همه چیز را می گیرد
برنده همه چیز را می گیرد
بنابراین برنده همه چیز را می گیرد
و بازنده باید سقوط کند
تاس را پرتاب کنید، مثل یخ سرد
بیا اینجا، یکی عزیز
همه چیز را می گیرد، باید سقوط کند
و این واضح است، چرا شکایت؟

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید