Être acceptée comme je suis
Malgré tout ce qu’on me dit
Je reste le poing levé
Pour le meilleur, comme le pire
Je suis métisse, mais pas martyre
J’avance le cœur léger
Mais toujours, le poing levé
Sans cesse redoubler d’efforts
La vie ne m’en laisse pas le choix
Je suis l’as qui bat le roi
Malgré nos peines, nos différences
Et toutes ces injures incessantes
Moi, je lèverai le poing
Encore plus haut, encore plus loin
Ça me fait pas peur
Même à l’usure
J’y crois encore et en cœur
Des sacrifices
S’il le faut, j’en ferai
J’en ai déjà fait
Mais toujours, le poing levé
Qu’on dévisage, qu’on déshabille
Moi, j’ai des formes et des rondeurs
Ça sert à réchauffer les cœurs
Fille d’un quartier populaire
Qui a apprit à être fière
Bien plus d’amour, que de misère
Bien plus de cœur, que de pierre
Être acceptée comme je suis
Avec la force et le sourire
Le poing levé vers l’avenir
Lever la tête, bomber le torse
Sans cesse redoubler d’efforts
La vie ne m’en laisse pas le choix
Je suis l’as qui bat le roi
Ça me fait pas peur
Même à l’usure
J’y crois encore et en cœur
Des sacrifices
S’il le faut, j’en ferai
J’en ai déjà fait
Mais toujours, le poing levé
Ça me fait pas peur
Même à l’usure
J’y crois encore et en cœur
Des sacrifices
S’il le faut, j’en ferai
J’en ai déjà fait
Mais toujours, le poing levé
Ça me fait pas peur
Même à l’usure
J’y crois encore et en cœur
Des sacrifices
S’il le faut, j’en ferai
J’en ai déjà fait
Mais toujours, le poing levé
ترجمه فارسی
من فقط یک فلسفه دارم
اینکه همانطور که هستم پذیرفته شوم
علیرغم هر چیزی که به من گفته شده
با مشتی گره کرده ایستادهام
چه خوب چه بد
من نژاد مختلط هستم، اما شهید نیستم
با قلبی روشن به پیش میروم
اما هنوز، با مشتی گره کرده
سرت را بالا بگیر، سینهات را جلو بده
پیوسته تلاش خود را دو برابر کنید
زندگی چاره ای برایم باقی نگذاشته است.
من آسی هستم که شاه را شکست میدهد
با وجود غمها و تفاوتهایمان،
و این همه توهینهای بیوقفه
مشتم را بالا خواهم برد
حتی بالاتر، حتی دورتر
ماه را هدف قرار دهید
منو نمیترسونه.
حتی با فرسودگی و پارگی
من هنوز به آن اعتقاد دارم و از صمیم قلب به آن ایمان دارم
فداکاریها
اگر لازم باشد، انجام میدهم
من قبلاً مقداری انجام دادهام
اما هنوز، با مشتی گره کرده
من مثل همه اون دخترا نیستم
که به آن خیره میشویم، که لباسهایمان را درمیآوریم
من انحنا و گردی دارم
برای گرم کردن دل ها مفید است
دختری از یک محله کارگرنشین
چه کسی یاد گرفت که مغرور باشد؟
عشق خیلی بیشتر از بدبختیه
خیلی بیشتر از سنگ، قلب
من فقط یک فلسفه دارم
اینکه همانطور که هستم پذیرفته شوم
با قدرت و لبخند
مشتی که به سوی آینده بلند شده
سرت را بالا بگیر، سینهات را جلو بده
پیوسته تلاش خود را دو برابر کنید
زندگی چاره ای برایم باقی نگذاشته است.
من آسی هستم که شاه را شکست میدهد
ماه را هدف قرار دهید
منو نمیترسونه.
حتی با فرسودگی و پارگی
من هنوز به آن اعتقاد دارم و از صمیم قلب به آن ایمان دارم
فداکاریها
اگر لازم باشد، انجام میدهم
من قبلاً مقداری انجام دادهام
اما هنوز، با مشتی گره کرده
ماه را هدف قرار دهید
منو نمیترسونه.
حتی با فرسودگی و پارگی
من هنوز به آن اعتقاد دارم و از صمیم قلب به آن ایمان دارم
فداکاریها
اگر لازم باشد، انجام میدهم
من قبلاً مقداری انجام دادهام
اما هنوز، با مشتی گره کرده
ماه را هدف قرار دهید
منو نمیترسونه.
حتی با فرسودگی و پارگی
من هنوز به آن اعتقاد دارم و از صمیم قلب به آن ایمان دارم
فداکاریها
اگر لازم باشد، انجام میدهم
من قبلاً مقداری انجام دادهام
اما هنوز، با مشتی گره کرده
نظرات کاربران