ترجمه فارسی

تو همیشه اینجا کنارم بودی
از آنجایی که ما واقعاً کوچک بودیم
ببین، من دیوانه، عاشق بودم
از کک و مک‌هایت در تابستان
و نه، نه، دیگر از من نپرس.
چرا بهت نگفتم؟
من، من می‌خواهم با تو باشم
بهم بگو، اوه، با من بیا هاوایی (عههه!)
به جزیره خورشید
بیایید اوقات خوبی داشته باشیم
گرما محسوس است
مثل باد به من بگو
و زمان متوقف می‌شود
اوه، با من بیا هاوایی (هی!)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه، اوه، اوه)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه!)
از اشتباه کردن می‌ترسیدم
خجالتم بیشتر بود
می‌دانم، شاید همین الان هم خیلی دیر شده باشد.
اما من هنوز هم به دنبالت خواهم آمد.
و نه، نه، دیگر از من نپرس.
چرا بهت نگفتم؟
من، من می‌خواهم با تو باشم
بهم بگو، اوه، با من بیا هاوایی (عههه!)
به جزیره خورشید
بیا خوش بگذرونیم (هی!)
گرما محسوس است
مثل باد به من بگو
و زمان متوقف می‌شود
اوه، با من بیا به هاوایی
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه، اوه، اوه)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه، اوه، اوه)
ما باید بریم مامان
خودت که دیگه میدونی مامان.
ما سوار بر تمام امواج ساحل خواهیم شد، مامان
ما باید بریم مامان
خودت که دیگه میدونی مامان.
بیا و با من سوار شو
بهم بگو، اوه، با من بیا هاوایی
به جزیره خورشید
بیا خوش بگذرونیم (هی!)
گرما محسوس است
مثل باد به من بگو
و زمان متوقف می‌شود
اوه، با من بیا هاوایی (هی!)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه، اوه، اوه)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید (اوه، اوه، اوه)
به جزیره خورشید، خورشید، خورشید