Ça fait longtemps j’ai plus rien à sourire
Y a pas le cœur, plus grand chose à donner
Y a que des peurs qui m’empêchent de chanter
J’ai plus goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à ma tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête
Regarde-moi y a rien qui te gêne
Je donne un peu beaucoup, parce qu’on se ment
On tient le coup mais, c’est plus comme avant
J’ai plus goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à la tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête
Allez danser sans moi, rire sans moi, chanter sans moi
J’ai plus goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à la tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête
ترجمه فارسی
من مردم را نمیشناسم، حرف بیشتری برای گفتن به آنها ندارم.
خیلی وقت بود که چیزی برای لبخند زدن نداشتم.
قلبی نمانده، چیزی برای بخشیدن نمانده
فقط ترسهایی وجود دارند که مانع از آواز خواندن من میشوند
و امشب چه کاره ای؟
بیشتر حال و هوای مهمونی دارم
و این جهانی که آواز میخواند
سرم درد میکنه.
میخواهم به تاریکی فرو بروم
برای پنهان کردن شکستهایم
اما این جهانی که میرقصد
سرم گیج میره
کجایی عشق؟ کجایی؟ باید برگردی.
به من نگاه کن، هیچ چیز تو را آزار نمیدهد.
من یه کم زیادی اهمیت میدم، چون ما به خودمون دروغ میگیم
ما مقاومت میکنیم، اما مثل قبل نیست.
امشب هیچ کاری نمیکنم.
بیشتر حال و هوای مهمونی دارم
و این جهانی که آواز میخواند
سرم درد میکنه.
میخواهم به تاریکی فرو بروم
برای پنهان کردن شکستهایم
اما این جهانی که میرقصد
سرم گیج میره
بدون من برقص، بدون من بخند، بدون من آواز بخوان
بدون من برقص، بدون من بخند، بدون من آواز بخوان
امشب هیچ کاری نمیکنم.
بیشتر حال و هوای مهمونی دارم
و این جهانی که آواز میخواند
سرم درد میکنه.
میخواهم به تاریکی فرو بروم
برای پنهان کردن شکستهایم
اما این جهانی که میرقصد
سرم گیج میره
نظرات کاربران