It’s been like this from the start
One piece after another to make my heart
You mistake the game for being smart
Stand here, sell this, and hit your mark
But the sound of the steel
And the crush, and the grind
It all screams, “Who am I to decide my life?”
But in time it all dies
There’s nothing left inside
Just rusted metal that was never even mine
I would scream
But I’m just this hollow shell
Waiting here
Begging, “Please, set me free so I can feel”
Hey
Stop trying to live my life for me
I need to breathe
I’m not your robot
Stop telling me I’m part of the big machine
I’m breaking free
Can’t you see?
I can move, I can speak without somebody else operating me
You gave me eyes, and now I see
I’m not your robot, I’m just me
All this time, I’ve been misled
There were nothing but crossed wires in my head
I’ve been taught to think that what I feel
Doesn’t matter at all ’til you say it’s real
I would scream
But I’m just this hollow shell
Waiting here
Begging, “Please, set me free so I can feel”
Hey
Stop trying to live my life for me
I need to breathe
I’m not your robot
Stop telling me I’m part of the big machine
I’m breaking free
Can’t you see?
I can move, I can speak without somebody else operating me
You gave me eyes, and now I see
I’m not your robot, I’m just me
I’m not your robot, I’m just me
I’m not your robot
I would scream
But I’m just this hollow shell
Waiting here
Begging, “Please, set me free so I can feel”
Hey
Stop trying to live my life for me
I need to breathe
I’m not your robot
Stop telling me I’m part of the big machine
I’m breaking free
Can’t you see?
I can move, I can speak without somebody else operating me
You gave me eyes, and now I see
I’m not your robot, I’m just me
I’m not your robot, I’m just me
(I’m not your robot)
ترجمه فارسی
یکی پس از دیگری برای ساختن قلب من
شما بازی را با هوشمندی اشتباه می گیرید
اینجا بایست، این را بفروش، و علامت خود را بزن
اما صدای فولاد
و خرد کردن، و آسیاب کردن
همه فریاد می زنند: “من کی هستم که برای زندگی ام تصمیم بگیرم؟”
اما به مرور زمان همه چیز از بین می رود
چیزی داخلش باقی نمانده
فقط فلز زنگ زده که هرگز مال من نبود
جیغ می زدم
اما من فقط همین پوسته توخالی هستم
اینجا منتظرم
التماس، “لطفا، مرا آزاد کن تا بتوانم احساس کنم”
سلام
دست از تلاش برای زندگی من بردار
من باید نفس بکشم
من ربات شما نیستم
دیگر به من نگویید که من بخشی از ماشین بزرگ هستم
دارم آزاد میشم
نمی بینی؟
من میتوانم حرکت کنم، میتوانم صحبت کنم بدون اینکه کسی به من کمک کند
تو به من چشم دادی و حالا می بینم
من ربات شما نیستم، من فقط من هستم
در تمام این مدت، من را گمراه کرده اند
چیزی جز سیم های متقاطع در سرم نبود
به من آموخته اند که به آنچه احساس می کنم فکر کنم
تا زمانی که نگویید واقعی است، اصلاً مهم نیست
جیغ می زدم
اما من فقط همین پوسته توخالی هستم
اینجا منتظرم
التماس، “لطفا، مرا آزاد کن تا بتوانم احساس کنم”
سلام
دست از تلاش برای زندگی من بردار
من باید نفس بکشم
من ربات شما نیستم
دیگر به من نگویید که من بخشی از ماشین بزرگ هستم
دارم آزاد میشم
نمی بینی؟
من میتوانم حرکت کنم، میتوانم صحبت کنم بدون اینکه کسی به من کمک کند
تو به من چشم دادی و حالا می بینم
من ربات شما نیستم، من فقط من هستم
من ربات شما نیستم، من فقط من هستم
من ربات شما نیستم
جیغ می زدم
اما من فقط همین پوسته توخالی هستم
اینجا منتظرم
التماس، “لطفا، مرا آزاد کن تا بتوانم احساس کنم”
سلام
دست از تلاش برای زندگی من بردار
من باید نفس بکشم
من ربات شما نیستم
دیگر به من نگویید که من بخشی از ماشین بزرگ هستم
دارم آزاد میشم
نمی بینی؟
من میتوانم حرکت کنم، میتوانم حرف بزنم بدون اینکه کسی به من کمک کند
تو به من چشم دادی و حالا می بینم
من ربات شما نیستم، من فقط من هستم
من ربات شما نیستم، من فقط من هستم
(من ربات شما نیستم)
نظرات کاربران