مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Flying Home از Chris De Burgh به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 233

We’re sitting out here on the runway,
Waiting for the plane to leave,
And the Captain says, “There’ll be a short delay,
Bear with me please, “

They gave us the usual hassle,
“You can’t take those guitars on board, “
But the boys in the band just smiled,
Heard it all before,

And as they’re starting to serve Champagne
To the folks at the front of the plane,
I can hear the engines roaring, we’re on our way,

And we are flying home,
I feel the freedom in my soul,
Flying home at last;
Flying home,
I’ve got the freedom in my soul,
And it’s four in the morning,
My world is calling,
Speeding through the universe tonight…

The movie reminds of my lady,
As she waits, “where are those guys?”
Yes it’s nice to see old Butch and Sundance in the sky,

And now the sun is beginning to rise,
It’s like looking down on Paradise,
There’s a ball of fire that’s burning, giving life,

And we are flying home,
I feel the freedom in my soul,
Flying home at last;
Flying home,
I’ve got the freedom in my soul,
And it’s four in the morning,
My world is calling,
Speeding through the universe tonight…

ترجمه فارسی

ما اینجا روی باند فرودگاه نشسته ایم،
در انتظار حرکت هواپیما،
و کاپیتان می گوید: “یک تاخیر کوتاه وجود دارد،
تحمل کن لطفا”
آنها دردسرهای معمول را به ما دادند،
“شما نمی توانید آن گیتارها را سوار کنید،”
اما پسرهای گروه فقط لبخند زدند،
همه را قبلاً شنیده بودم،
و همانطور که آنها شروع به سرو شامپاین می کنند
خطاب به افرادی که در جلوی هواپیما هستند،
صدای غرش موتورها را می شنوم، ما در راهیم،
و ما به خانه پرواز می کنیم،
آزادی را در روحم احساس می کنم،
بالاخره پرواز به خانه؛
پرواز به خانه،
من آزادی را در روحم دارم،
و ساعت چهار صبح است،
دنیای من صدا می زند،
امشب با سرعت در جهان هستی…
فیلم یاد خانم من است
همانطور که او منتظر است، “آن بچه ها کجا هستند؟”
بله، دیدن بوچ و ساندنس قدیمی در آسمان خوب است،
و اکنون خورشید شروع به طلوع کرده است
مثل نگاه کردن از بالا به بهشت ​​است،
توپی از آتش وجود دارد که می سوزد، زندگی می بخشد،
و ما به خانه پرواز می کنیم،
آزادی را در روحم احساس می کنم،
بالاخره پرواز به خانه؛
پرواز به خانه،
من آزادی را در روحم دارم،
و ساعت چهار صبح است،
دنیای من صدا می زند،
امشب با سرعت در جهان هستی…

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

آموزش نقاشی سیاه قلم کانال واتساپ