Souris-moi
J′aime tant cette fossette sur ton visage
Souris-moi
Souris-moi,
Viens m’illuminer le paysage
Souris-moi
Souviens-toi,
Du temps où pour me consoler
Tu buvais mes larmes en disant: ton coeur est trop salé!
Souris-moi,
Dis peut-on encore être complices?
Souris-moi,
Souris-moi
Et qu′enfin nos destins s’accomplissent
Souris-moi,
Souris-moi
Tes lèvres m’ont-elles abandonnée?
Je rêve de te rendre le sourire en t′offrant un baiser
Je voudrais juste ôter tes doutes
Te dire: l′amour est juste en face
Mon coeur s’agite comme une émeute
Avant qu′il n’éclate tombe le masque
Souris-moi,
Si c′est toi qui souffres davantage
Souris-moi,
Souris-moi
Tu sais les douleurs se partagent
Souris-moi,
Souris-moi,
Tu verras j’ai tant à donner
Si tu me dis que tu acceptes de me pardonner
Je voudrais juste ôter tes doutes
Te dire: l′amour est juste en face
Mon coeur s’agite comme une émeute
Avant qu’il n′éclate tombe le masque
Mes pensées t′ont tant visité,
Je t’y voyais songeant à moi
Combien de fois ai-je hésité,
À te le dire, combien de fois?
Souviens-toi,
J′étais le miroir de ton sourire
Souris-moi,
On a tellement de choses à se dire
Souris-moi,
Comment puis-je te le demander mieux?
Souris-moi,
Puisqu’il n′y a rien, non rien de plus sérieux
Mmmh
ترجمه فارسی
به من لبخند بزن
من اون چال روی صورتت رو خیلی دوست دارم
به من لبخند بزن
به من لبخند بزن،
بیا و منظره را برایم روشن کن
به من لبخند بزن
به یاد داشته باش،
از زمانی که خودم را تسلی دهم
اشکهایم را نوشیدی و گفتی: دلت خیلی شور میزند!
به من لبخند بزن،
آیا هنوز هم میتوانیم شریک جرم باشیم؟
به من لبخند بزن،
به من لبخند بزن
و اینکه بالاخره سرنوشت ما رقم میخورد
به من لبخند بزن،
به من لبخند بزن
آیا لبهایت مرا ترک کردهاند؟
رویای این را دارم که با یک بوسه دوباره لبخند را به لبانت بیاورم
فقط میخوام شک و تردیدهاتون برطرف بشه.
بهت بگم: عشق درست اون طرف خیابونه
قلبم مثل یه شورش داره می تپه
قبل از اینکه بترکد، نقاب میافتد
به من لبخند بزن،
اگر تو کسی هستی که بیشتر رنج میکشی
به من لبخند بزن،
به من لبخند بزن
میدونی، درد مشترکه.
به من لبخند بزن،
به من لبخند بزن،
خواهی دید که خیلی چیزها برای بخشیدن دارم
اگر به من بگویی که قبول داری مرا ببخشی
فقط میخوام شک و تردیدهاتون برطرف بشه.
بهت بگم: عشق درست اون طرف خیابونه
قلبم مثل یه شورش داره می تپه
قبل از اینکه بترکد، نقاب میافتد
افکارم آنقدر به تو سر زدهاند،
دیدمت اونجا به من فکر می کردی
چند بار تردید کردم،
چند بار بهت بگم؟
به یاد داشته باش،
من آینه لبخند تو بودم
به من لبخند بزن،
ما خیلی حرف برای گفتن به هم داریم
به من لبخند بزن،
چطور میتوانم از شما بهتر بپرسم؟
به من لبخند بزن،
از آنجایی که هیچ چیز، نه، هیچ چیز جدیتری وجود ندارد
مممم
نظرات کاربران