No me preguntes más por mí
Si ya sabes cual es la respuesta
Desde el momento en que te vi
Sé a lo que voy
Yo me propongo ser de ti
Una víctima casi perfecta
Yo me propongo ser de ti
Un volcán, hoy
El amor tal vez
Es un mal común
Y así como ves
Estoy viva aún
Será cuestión de suerte
Y creo que empiezo a entender
(Despacio, despacio, comienzas a caer) Nos deseábamos desde antes de nacer
(Te siento, te siento, desde antes de nacer) Tengo el presentimiento de que empieza la acción
(Adentro, adentro, te vas quedando) Y las mujeres somos las de la intuición
(Así, estoy dispuesta a todo, amor)
Yo te propongo un desliz
Un error convertido en acierto
Yo me propongo ser de ti
Un volcán, hoy
El amor tal vez
Es un mal común
Y así como ves
Estoy viva aún
Será cuestión de suerte
Y creo que empiezo a entender
(Despacio, despacio, comienzas a caer) Nos deseábamos desde antes de nacer
(Te siento, te siento, desde antes de nacer) Tengo el presentimiento de que empieza la acción
(Adentro, adentro, te vas quedando) Y las mujeres somos las de la intuición
(Así, estoy dispuesta a todo, amor)
Creo que empiezo a entender
(Despacio, despacio, comienzas a caer) Nos deseábamos desde antes de nacer
(Te siento, te siento, desde antes de nacer) Tengo el presentimiento de que empieza la acción
(Adentro, adentro, te vas quedando) Y las mujeres somos las de la intuición
Las de la intuición
ترجمه فارسی
دیگه از من در مورد خودم نپرس
اگر از قبل می دانید پاسخ چیست
از همون لحظه ای که دیدمت
من می دانم برای چه می روم
من قصد دارم مال تو باشم
یک قربانی تقریبا کامل
من قصد دارم مال تو باشم
یک آتشفشان، امروز
عشق شاید
یک شر رایج است
و همانطور که می بینید
من هنوز زنده ام
این یک موضوع شانس خواهد بود
و فکر می کنم دارم شروع به درک می کنم
(آهسته آهسته شروع به سقوط می کنی) ما از قبل از تولد همدیگر را می خواستیم
(من تو را احساس می کنم، تو را احساس می کنم، از قبل از تولدم) این احساس را دارم که عمل شروع می شود
(درون، درون، تو می مانی) و ما زنها صاحب شهود هستیم
(پس، من برای هر چیزی آماده هستم، عشق)
من یک برگه به شما پیشنهاد می کنم
یک اشتباه تبدیل به موفقیت شد
من قصد دارم مال تو باشم
یک آتشفشان، امروز
عشق شاید
این یک شر رایج است
و همانطور که می بینید
من هنوز زنده ام
این یک موضوع شانس خواهد بود
و فکر می کنم دارم شروع به درک می کنم
(آهسته آهسته شروع به سقوط می کنی) ما از قبل از تولد همدیگر را می خواستیم
(من تو را احساس می کنم، تو را احساس می کنم، از قبل از تولدم) این احساس را دارم که عمل شروع می شود
(درون، درون، تو می مانی) و ما زنها صاحب شهود هستیم
(پس، من برای هر چیزی آماده هستم، عشق)
فکر می کنم دارم شروع به درک می کنم
(آهسته آهسته شروع به سقوط می کنی) ما از قبل از تولد همدیگر را می خواستیم
(من تو را احساس می کنم، تو را احساس می کنم، از قبل از تولدم) این احساس را دارم که عمل شروع می شود
(درون، درون، تو می مانی) و ما زنها صاحب شهود هستیم
آنهایی که شهود دارند
نظرات کاربران