À l’origine tout résonne, tout resplendit
Tout s’illumine, tout s’envole
Un arbre, un océan, un orage, un enfant
Tout croît, tout grandit dans l’éternel printemps
À l’origine, une caresse qui te traverse
Un regard qui t’éclaire et te protège
À l’origine, quelqu’un qui te prend par la main
Et qui te murmure “la vie, la vie, t’a choisi
Oh, la vie, t’a choisi”
À l’origine, une peur qui s’est comme incrustée
Et qui tourne et qui tourne dans l’absurdité
Un coup mauvais sous ta peau tatouée
Une mémoire malsaine qui t’a contaminé
Et l’amour qui soudain se rétrécit
Et la flamme qui s’éteint, qui s’obscurcit
À l’origine, quelqu’un qui te lâche la main
Et qui te dit “la vie, la vie t’a trahi
Oh, la vie, t’a trahi”
À l’origine tout résonne, tout resplendit
Tout s’illumine, tout s’envole
Un arbre, un océan, un orage, un enfant
Tout croît, tout grandit dans l’éternel printemps
Alors, tu retournes ton regard au dedans
Et tu vois la beauté qui n’est jamais abîmée
Et c’est toi qui tends, qui tends la main
La vie, la vie t’a repris
Oh, la vie t’a repris
Ce piège infâme qui se referme
Qui te coince, te contrôle jusqu’à la nausée
Ce cauchemar glacé qui te surveille
Tu l’envoies valser et tu te rappelles
Qu’à l’origine, une caresse te traverse
Qu’un regard t’éclaire et te protège
Qu’à l’origine, quelqu’un te prend par la main
Et te murmure la vie, la vie t’a guéri
Oh, la vie t’a guéri
ترجمه فارسی
در آغاز همه چیز طنین انداز است، همه چیز می درخشد
همه چیز روشن می شود، همه چیز دور می شود
یک درخت، یک اقیانوس، یک طوفان، یک کودک
همه چیز رشد می کند، همه چیز در بهار ابدی رشد می کند
در اصل نوازشی که از تو می گذرد
نگاهی که شما را روشن و محافظت می کند
در اصل، کسی که دست شما را می گیرد
و چه کسی با تو زمزمه می کند: «زندگی، زندگی، تو را انتخاب کرده است
آه، زندگی تو را انتخاب کرده است”
در اصل، ترسی که نهفته شد
و چه کسی در پوچی می چرخد و می چرخد
یک ضربه بد زیر پوست خالکوبی شده شما
خاطره ای ناسالم که شما را آلوده کرده است
و عشقی که ناگهان کوچک می شود
و شعله ای که خاموش می شود، تاریک می شود
در اصل، کسی که دست شما را رها می کند
و چه کسی به شما می گوید “زندگی، زندگی به شما خیانت کرده است
آه، زندگی به تو خیانت کرده است”
در آغاز همه چیز طنین انداز است، همه چیز می درخشد
همه چیز روشن می شود، همه چیز دور می شود
یک درخت، یک اقیانوس، یک طوفان، یک کودک
همه چیز رشد می کند، همه چیز در بهار ابدی رشد می کند
پس نگاهت را به درون می چرخانی
و زیبایی را می بینی که هرگز آسیب نمی بیند
و این تو هستی که دستت را دراز می کنی
زندگی، زندگی تو را پس گرفته است
آه، زندگی تو را پس گرفته است
این دام بدنام که بسته می شود
کسی که شما را به دام می اندازد، شما را تا حد تهوع کنترل می کند
این کابوس یخ زده که مراقب شماست
شما او را به پرواز می فرستید و یادتان می آید
که در ابتدا نوازشی از تو می گذرد
باشد که نگاه شما را روشن و محافظت کند
که در اصل کسی دست شما را می گیرد
و زندگی را با شما زمزمه می کند، زندگی شما را شفا داده است
آه، زندگی شما را شفا داده است
نظرات کاربران