ترجمه فارسی
اون از زندگیم رفته
اون از زندگیم رفته
و من نمیدونم بخندم یا گریه کنم
نمیدونم زندگی کنم یا بمیرم
و مثل یه چاقو میبره
اون از زندگیم رفته
از دستام رفته
از دستام رفته
فکر کردن به اینکه دو سال اینجا بوده
و من اونو بدیهی فرض کردم، خیلی سهل انگار بودم
حالا، اینجوری که شده
اون از دستام رفته
پس، من یاد گرفتم که عشق مالکیت نیست
و من یاد گرفتم که عشق منتظر نمیمونه
حالا، من یاد گرفتم که عشق نیاز به ابراز شدن داره
اما خیلی دیر یاد گرفتم
و اون از زندگیم رفته
اون از زندگیم رفته
بی تصمیمی لعنتی و غرور لعنتی
عشقمو نسبت به اون تو اعماق وجودم حبس کردم
و مثل یه چاقو میبره
اون از زندگیم رفته
اوه-اوه
نظرات کاربران