مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Haunting از Halsey به همراه متن و ترجمه مجزا

I was as pure as a river
But now I think I’m possessed
You put a fever inside me
And I’ve been cold since you left
I’ve got a boyfriend now and he’s made of gold
And you’ve got your own mistakes in a bed at home
I’m hoping you could save me now, but you break and fold
You’ve got a fire inside, but your heart’s so cold
‘Cause I’ve done some things that I can’t speak
And I tried to wash you away, but you just won’t leave
So won’t you take a breath and dive in deep?
‘Cause I came here so you’d come for me
I’m begging you to keep on haunting
I’m begging you to keep on haunting me
I’m begging you to keep on haunting
I know you’re gonna keep on haunting me
We walk as tall as the skyline
And we have roots like the trees
But then your eyes start to wander
‘Cause they weren’t looking at me
You weren’t looking for me
‘Cause I’ve done some things that I can’t speak
And I’ve tried to wash you away, but you just won’t leave
So won’t you take a breath and dive in deep?
‘Cause I came here so you’d come for me
I’m begging you to keep on haunting
I’m begging you to keep on haunting me
I’m begging you to keep on haunting
I know you’re gonna keep on haunting me
‘Cause I’ve done some things that I can’t speak
And I tried to wash you away, but you just won’t leave
So won’t you take a breath and dive in deep?
‘Cause I came here so you’d come for me
I’m begging you to keep on haunting
I’m begging you to keep on haunting me
I’m begging you to keep on haunting
I know you’re gonna keep on haunting me

ترجمه فارسی

من به پاکی یک رودخانه بودم
اما حالا فکر می‌کنم تسخیر شده‌ام
تو درونم تب انداختی
و از وقتی رفتی سردم شده
حالا یک دوست پسر دارم و او از طلا ساخته شده
و تو اشتباهات خودت را در رختخواب خانه داری
امیدوارم الان بتوانی مرا نجات دهی، اما تو می‌شکنی و خم می‌شوی
درونت آتش داری، اما قلبت خیلی سرد است
چون کارهایی کرده‌ام که نمی‌توانم بگویم
و سعی کردم تو را بشویم، اما تو فقط نمی‌روی
پس نفس نمی‌کشی و عمیق شیرجه نمی‌زنی؟
چون من به اینجا آمدم تا تو به سراغم بیایی
التماست می‌کنم که به دنبالم بیایی
التماست می‌کنم که به دنبالم بیایی
التماست می‌کنم که به دنبالم بیایی
می‌دانم که به دنبالم خواهی آمد
ما به بلندی خط افق راه می‌رویم
و ریشه‌هایی مانند درختان داریم
اما بعد چشمانت شروع به سرگردانی می‌کنند
چون آنها به من نگاه نمی‌کردند
تو دنبالم نمی‌گشتی
چون من کارهایی کرده‌ام که نمی‌توانم بگویم
و سعی کردم تو را از خودم دور کنم، اما تو فقط نمی‌روی
پس نفس عمیقی نمی‌کشی و در اعماق وجودت شیرجه نمی‌زنی؟ چون من اومدم اینجا که تو بیای دنبالم
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
میدونم که به گشتن ادامه میدی
چون کارهایی کردم که نمیتونم بگم
و سعی کردم تو رو بشورم، اما تو نمیری
پس یه نفس عمیق نمیکشی و شیرجه نمیزنی؟
چون من اومدم اینجا که تو بیای دنبالم
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
التماست می‌کنم که به گشتن ادامه بدی
میدونم که به گشتن ادامه میدی

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا