خیلی وقتا تو دلم آشوبهخیلی وقته من همش غمگینمتوی این شبا هوا سنگینهتا خود صبح خواب بد میبینمچرخ زندگی به کام ما نگشتهر دومون غم زده ی یه ماتمیمما جوونی همو سوزوندیمما یه عمریه بدهکار ادامه مطلب
آسیمه سر رسیدیاز غربت بیاباندلخسته دیدمت درآوار خیس بارانوا مانده در تبی گنگناگه به من رسیدیمن خود شکسته از خوددر فصل نا امیدیدر برکه ی دو چشمتنه گریه و نه خندهگم کرده راه شب راسرگشته ادامه مطلب
رو به آبی رو به خورشید، رو به خوشبختی خطر کنقصد دریا، قصد بارون، هم سفر قصد سفر کنرو به آبی رو به خورشید، رو به خوشبختی خطر کنقصد دریا، قصد بارون، هم سفر قصد ادامه مطلب
آفتاب مهربانی، سایه تو بر سر منای که در پای تو پیچید ساقه نیلوفر منبا تو تنها، با تو هستمای پناه خستگی هادر هوایت دل گسستماز همه دلبستگی هادر هوایت پر گشودن باور بال و ادامه مطلب
در این کبود غریبانهزیستم چون ابرتمام هستی خود راگریستم چون ابرز بام مهر فرو ریختمستاره به خاککه من به سایه ی خورشیدزیستم چون ابرزمین سترون و در وینشان رویش نیستفراز ریگ روان چندایستم چون ابرزمین ادامه مطلب