There is something on my mind, and I’m loosing concentration,
And I feel it every time that you are near me,
I could tell you all about your picture at my bedside,
I should call you sometime, and talk it over,
’cause I get a kick inside, and I feel a tingle too,
It just comes from time to time,
And it only happens
When I think of you sleeping, when I’m dreaming, when I wake up,
When I think of you walking, when I’m talking, when I look up, when I think of
You take me away to a land of mass confusion,
And I don’t know what to say when I am near you,
I could stand here all day long just staring at your window,
But I have so much to do, that’s so important,
Then I get a kick inside, and I feel a tingle too,
It just comes from time to time,
And it only happens
When I think of you sleeping, when I’m dreaming, when I wake up,
When I think of you walking, when I’m talking, when I look up, when I think of
You may get the feeling that I’m dancing on the ceiling,
When I get a kick inside, and my head is spinning too,
It just comes from time to time,
And it only happens
When I think of you sleeping, when I’m dreaming, when I wake up,
When I think of you, when I whisper to your picture, when I kiss it, when I think of you
When I think of you, when I’m dreaming we’re together, on my sofa,
When I think of you, when I’m wishing that we’re kissing, when we’re dancing,
When I think of you.
ترجمه فارسی
و هر بار که تو در کنارم هستی احساس میکنم
من می توانم همه چیز را در مورد عکس شما در کنار تختم به شما بگویم،
من باید یه وقتایی بهت زنگ بزنم و باهاش حرف بزنم
چون لگدی به درونم می خورد و احساس سوزن سوزن شدن هم می کنم،
فقط هر از گاهی می آید،
و فقط اتفاق می افتد
وقتی به خواب تو فکر می کنم، وقتی خواب می بینم، وقتی بیدار می شوم،
وقتی به راه رفتنت فکر می کنم، وقتی دارم صحبت می کنم، وقتی به بالا نگاه می کنم، وقتی به آن فکر می کنم
تو مرا به سرزمین سردرگمی توده ای می بری،
و نمی دانم وقتی نزدیک تو هستم چه بگویم
می توانستم تمام روز را اینجا بایستم و فقط به پنجره ات خیره شوم،
اما من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم، این خیلی مهم است،
سپس یک لگد به داخل می خورم و احساس سوزن سوزن شدن هم می کنم،
فقط هر از گاهی می آید،
و فقط اتفاق می افتد
وقتی به خواب تو فکر می کنم، وقتی خواب می بینم، وقتی بیدار می شوم،
وقتی به راه رفتنت فکر می کنم، وقتی دارم صحبت می کنم، وقتی به بالا نگاه می کنم، وقتی به آن فکر می کنم
ممکن است این احساس را داشته باشید که من روی سقف می رقصم،
وقتی به داخل لگدی می زنم و سرم هم می چرخد،
فقط هر از گاهی می آید،
و فقط اتفاق می افتد
وقتی به خواب تو فکر می کنم، وقتی خواب می بینم، وقتی بیدار می شوم،
وقتی به تو فکر می کنم، وقتی با عکست زمزمه می کنم، وقتی آن را می بوسم، وقتی به تو فکر می کنم
وقتی به تو فکر می کنم، وقتی خواب می بینم که با هم هستیم، روی مبل من،
وقتی به تو فکر می کنم، وقتی آرزو می کنم که در حال بوسیدن باشیم، وقتی داریم می رقصیم،
وقتی به تو فکر میکنم
نظرات کاربران