مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Spanish Train از Chris De Burgh به همراه متن و ترجمه مجزا

بازدید 138

There’s a Spanish train that runs between
Guadalquivir and old Saville
And at dead of night the whistle blows
And people hear she’s running still

And then they hush their children back to sleep
Lock the doors, upstairs they creep
For it is said that the souls of the dead
Fill that train ten thousand deep

Well a railwayman lay dying with his people by his side
His family were crying, knelt in prayer before he died
But above his bed just a waiting for the dead
Was the Devil with a twinkle in his eye
Well God’s not around and look what I’ve found, this one’s mine

Just then the Lord himself appeared in a blinding flash of light
And shouted at the Devil, get thee hence to endless night
But the Devil just grinned and said I may have sinned
But there’s no need to push me around
I got him first so you can do your worst
He’s going underground

But I think I’ll give you one more chance
Said the Devil with a smile
So throw away that stupid lance
It’s really not your style
Joker is the name, poker is the game
We’ll play right here on this bed
And then we’ll bet for the biggest stakes yet
The souls of the dead

And I said look out, Lord, He’s going to win
The sun is down and the night is riding in
That train is dead on time, many souls are on the line
Oh Lord, He’s going to win

Well the railwayman he cut the cards
And he dealt them each a hand of five
And for the Lord, he was praying hard
Or that train he’d have to drive
Well the Devil he had three aces and a king
And the Lord, he was running for a straight
He had the queen and the knave and nine and ten of spades
All he needed was the eight

And then the Lord he called for one more card
But he drew the diamond eight
And the Devil said to the son of God
I believe you’ve got it straight
So deal me one for the time has come
To see who’ll be the king of this place
But as he spoke, from beneath his cloak
He slipped another ace

Ten thousand souls was the opening bid
And it soon went up to fifty nine
But the Lord didn’t see what the Devil did
And he said that suits me fine
I’ll raise you high to a hundred and five
And forever put an end to your sins
But the Devil let out a mighty shout, my hand wins

And I said Lord, oh Lord, you let him win
The sun is down and the night is riding in
That train is dead on time, many souls are on the line
Oh Lord, don’t let him win

Well that Spanish train still runs between
Guadalquivir and old Saville
And at dead of night the whistle blows
And people fear she’s running still

And far away in some recess
The Lord and the Devil are now playing chess
The Devil still cheats and wins more souls
And as for the Lord, well, he’s just doing his best

And I said Lord, oh Lord, you’ve got to win
The sun is down and the night is riding in
That train is still on time, oh my soul is on the line
Oh Lord, you’ve got to win

ترجمه فارسی

یک قطار اسپانیایی وجود دارد که بین آنها حرکت می کند
گوادالکیویر و ساویل قدیمی
و در تاریکی شب سوت می زند
و مردم می شنوند که او همچنان در حال دویدن است
و سپس فرزندان خود را در حالت خاموش قرار می دهند تا بخوابند
درها را قفل کنید، طبقه بالا می خزند
زیرا می گویند ارواح مردگان
آن قطار را ده هزار عمق پر کن
خب یک راه آهن در حال مرگ بود و مردمش کنارش بودند
خانواده اش گریه می کردند، قبل از مرگ او به نماز زانو زدند
اما بالای تختش فقط منتظر مرده است
آیا شیطان با برق چشمانش بود
خوب خدا نیست و ببین چی پیدا کردم، این مال منه
درست در آن زمان خود خداوند در یک درخشش نور کور ظاهر شد
و بر سر شیطان فریاد زد، از این رو تو را به شب بی پایان برسان
اما شیطان فقط پوزخندی زد و گفت ممکن است گناه کرده باشم
اما نیازی به فشار دادن من نیست
من اول او را گرفتم تا شما بتوانید بدترین کار خود را انجام دهید
داره میره زیر زمین
اما فکر می کنم یک فرصت دیگر به شما بدهم
شیطان با لبخند گفت
پس آن لنج احمقانه را دور بریزید
واقعا سبک شما نیست
جوکر نام است، پوکر بازی است
همین جا روی این تخت بازی می کنیم
و سپس ما برای بزرگترین مخاطرات هنوز شرط می بندیم
روح مردگان
و من گفتم مراقب باش، پروردگار، او برنده خواهد شد
خورشید غروب می کند و شب سوار می شود
آن قطار به موقع مرده است، روح های زیادی در خط هستند
اوه پروردگار، او برنده خواهد شد
خب مرد راه آهن کارت ها را برید
و به هر کدام پنج تا داد
و برای خداوند سخت دعا می کرد
یا آن قطاری که باید سوار می شد
خب شیطان او سه آس و یک پادشاه داشت
و خداوند، او به سمت راست می دوید
او ملکه و چنگال و نه و ده بیل داشت
تنها چیزی که او نیاز داشت هشت بود
و سپس خداوند یک کارت دیگر را فراخواند
اما او الماس هشت را کشید
و شیطان به پسر خدا گفت
من معتقدم که شما آن را به درستی دریافت کرده اید
پس من را یکی کن چون زمانش فرا رسیده است
تا ببینیم چه کسی پادشاه این مکان خواهد بود
اما همانطور که او صحبت می کرد، از زیر عبا
او یک آس دیگر لغزید
ده هزار روح پیشنهاد افتتاحیه بود
و به زودی به پنجاه و نه رسید
اما خداوند ندید که شیطان چه کرد
و او گفت که برای من مناسب است
من تو را تا صد و پنج بالا می برم
و برای همیشه به گناهان خود پایان دهید
اما شیطان فریاد بزرگی بلند کرد، دست من برنده شد
و من گفتم پروردگارا، خداوندا، تو بگذار او پیروز شود
خورشید غروب می کند و شب سوار می شود
آن قطار به موقع مرده است، روح های زیادی در خط هستند
خداوندا، اجازه نده او پیروز شود
خوب آن قطار اسپانیایی هنوز هم بین این دو حرکت می کند
گوادالکیویر و ساویل قدیمی
و در تاریکی شب سوت می زند
و مردم می ترسند که او همچنان می دود
و دور در برخی از تعطیلات
خداوند و شیطان اکنون در حال بازی شطرنج هستند
شیطان هنوز هم تقلب می کند و روح های بیشتری را به دست می آورد
و در مورد خداوند، خوب، او تمام تلاش خود را می کند
و من گفتم پروردگار، اوه پروردگار، تو باید برنده شوی
خورشید غروب می کند و شب سوار می شود
آن قطار هنوز سر وقت است، ای جان من در خط است
خداوندا، تو باید برنده شوی

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید