ترجمه فارسی
یکشنبه تاریک… با آغوشی پر از گل
با قلبی خسته وارد اتاقمان شدم
زیرا از قبل میدانستم که تو نخواهی آمد
و کلماتی از عشق و درد خواندم
تنها ماندم و آرام گریه کردم
به زوزههای یخبندان گوش دادم… یکشنبه تاریک…
من یکشنبهای خواهم مرد که بیش از حد رنج برده باشم
سپس تو باز خواهی گشت، اما من رفتهام
شمعها مانند امیدی سوزان خواهند سوخت
و برای تو، به راحتی، چشمانم باز خواهد بود
نترس، عشق من، اگر آنها نمیتوانند تو را ببینند
آنها به تو خواهند گفت که من تو را بیشتر از زندگیام دوست داشتم یکشنبه تاریک.
نظرات کاربران