مجله موسیقی ملود
0

آهنگ فرانسوی Tourner la tête از Ambriel به همراه متن و ترجمه مجزا

[Couplet 1]
J’sais pas les gens j’ai plus rien à leur dire
Ça fait longtemps j’ai plus rien à sourire
Y’a pas le cœur
Plus grand chose à donner
Y’a que des peurs qui m’empêchent de chanter

[Refrain 1]
Et tu fais quoi ce soir
J’ai plus l’goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à la tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête

[Couplet 2]
T’es où l’amour t’es où
Faudrait qu’tu reviennes
Regarde-moi
Y’a rien qui te gêne
Je donne un peu beaucoup parce qu’on se ment
On tient le coup mais
C’est plus comme avant
[Refrain 2]
Moi je fais rien ce soir
J’ai plus goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à la tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête

[Pré-Pont]
Tourner la tête tourner la tête
Dites-lui qu’il arrête
Tourner la tête ce monde qui danse

[Pont]
Allez danser sans moi
Rire sans moi
Chanter sans moi
Allez danser sans moi
Rire sans moi
Chanter sans moi

[Refrain 2]
Moi je fais rien ce soir
J’ai plus goût à la fête
Et ce monde qui chante
Me fait mal à la tête
J’veux me foutre dans le noir
Pour cacher mes défaites
Mais ce monde qui danse
Me fait tourner la tête
[Outro]
Tourner la tête, tourner la tête
Dites lui qu’il arrête
Tourner la tête ce monde qui danse

ترجمه فارسی

[بیت ۱]
من مردم را نمی‌شناسم، چیزی برای گفتن به آنها ندارم.
مدت زیادی است که دیگر چیزی برای لبخند زدن ندارم.
دل ندارم.
چیز زیادی برای بخشیدن نمانده است.
فقط ترس‌ها مانع آواز خواندن من می‌شوند.
[همسرایی ۱]
و امشب چه کار می‌کنی؟
دیگر حس جشن گرفتن ندارم.
و این دنیایی که آواز می‌خواند.
به من سردرد می‌دهد.
می‌خواهم در تاریکی پنهان شوم.
تا شکست‌هایم را پنهان کنم.
اما این دنیایی که می‌رقصد.
سرم را به دوران می‌اندازد.
[بیت ۲]
کجایی، عشق؟ کجایی؟
باید برگردی.
به من نگاه کن.
هیچ چیز تو را آزار نمی‌دهد.
من کمی بیش از حد می‌دهم چون به هم دروغ می‌گوییم.
ما مقاومت می‌کنیم، اما
مثل قبل نیست.
[همخوان ۲]
امشب هیچ کاری نمی‌کنم.
دیگر حس جشن گرفتن ندارم.
و این دنیایی که آواز می‌خواند.
به من سردرد می‌دهد.
سر
می‌خواهم در تاریکی پنهان شوم
تا شکست‌هایم را پنهان کنم
اما این دنیای رقصنده
سرم را به دوران می‌اندازد
[پیش از بریج]
سرم را برگردان، سر مرا برگردان
به او بگو بس کند
سر این دنیای رقصنده را برگردان
[بریج]
برو بدون من برقص
بدون من بخند
بدون من آواز بخوان
برو بدون من برقص
بدون من بخند
بدون من آواز بخوان
[همخوان ۲]
امشب هیچ کاری نمی‌کنم
دیگر حس مهمانی ندارم
و این دنیای آوازخوان
سرم را به درد می‌آورد
می‌خواهم در تاریکی پنهان شوم
تا شکست‌هایم را پنهان کنم
اما این دنیای رقصنده
سرم را به دوران می‌اندازد
[پایانی]
سرم را برگردان، سر مرا برگردان
به او بگو بس کند
سر این دنیای رقصنده را برگردان

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا