Afraid of the big, wide world
She grew up within her castle walls
And then on the night with the setting sun
She went in the woods away
So afraid, all alone
There’s creatures who are hiding in the dark
Then something came creeping
It told her
Follow everywhere I go
Top of all the mountains or valley low
Give you everything you’ve been dreaming of
Just let me in, ooh”
“Everything you want in gold
I’ll be the magic story you’ve been told
And you’ll be safe under my control
Just let me in, ooh”
And walking on cold thin ice
Then it broke, and she awoke again
Start screaming, “Is there someone out there?
Please help me, come get me”
Behind her, she can hear it say
Top of all the mountains or valley low
Give you everything you’ve been dreaming of
Just let me in, ooh”
“Everything you want in gold
I’ll be the magic story you’ve been told
And you’ll be safe under my control
Just let me in, ooh”
Ooh-ooh, ooh-ooh, ooh-ooh, ooh-ooh
Everything you want in gold
I’ll be the magic story you’ve been told
And you’ll be safe under my control
Just let me in, ooh
Top of all the mountains or valley low
Give you everything you’ve been dreaming of
Just let me in, ooh
Start screaming, “Is there someone out there?
Please help me”
Just let me in, ooh
ترجمه فارسی
لیلی دختر کوچکی بود
از دنیای بزرگ و پهناور میترسید
در میان دیوارهای قلعهاش بزرگ شد
گاه و بیگاه سعی میکرد فرار کند
و سپس در شبی که خورشید در حال غروب بود
به جنگل رفت
خیلی ترسیده، کاملاً تنها
به او هشدار داده بودند، آنجا نرو
موجوداتی هستند که در تاریکی پنهان شدهاند
سپس چیزی یواشکی آمد
به او گفت
“نگران نباش، فقط
هر جا که میروم دنبالم بیا
بالای همه کوهها یا پایین درهها
هر چیزی را که آرزویش را داشتی به تو میدهم
فقط بگذار وارد شوم، اوه”
“هر چیزی که به صورت طلایی میخواهی
من داستان جادویی خواهم بود که به تو گفته شده است
و تو تحت کنترل من در امان خواهی بود
فقط بگذار وارد شوم، اوه”
فقط بگذار وارد شوم، اوه
او میدانست که هیپنوتیزم شده است
و روی یخ سرد و نازک راه میرفت
سپس یخ شکست و او دوباره بیدار شد
سپس سریعتر دوید و
شروع به فریاد زدن کرد، “کسی آنجا هست؟
لطفاً کمکم کن، بیا و… “من”
پشت سرش، میتواند بشنود که میگوید
“هر جا که میروم دنبالم بیا
بالای همه کوهها یا پایین دره
هر چیزی که آرزویش را داشتی به تو میدهم
فقط بگذار وارد شوم، اوه”
“هر چیزی که از طلا میخواهی
من آن داستان جادویی خواهم بود که به تو گفته شده
و تو تحت کنترل من در امان خواهی بود
فقط بگذار وارد شوم، اوه”
فقط بگذار وارد شوم، اوه
اوه-اوه، اوه-اوه، اوه
اوه-اوه، اوه-اوه، اوه-اوه، اوه-اوه
هر چیزی که از طلا میخواهی
من آن داستان جادویی خواهم بود که به تو گفته شده
و تو تحت کنترل من در امان خواهی بود
فقط بگذار وارد شوم، اوه
هر جایی که میروم دنبالم بیا
بالای همه کوهها یا پایین دره
هر چیزی که آرزویش را داشتی به تو میدهم
فقط بگذار وارد شوم، اوه
سپس سریعتر دوید و
شروع به فریاد زدن کرد، “کسی آن بیرون هست؟” لطفا کمکم کن “
فقط بذار بیام تو، اوه
نظرات کاربران