I have a very good friend
The kind of girl who likes to follow a trend
She has a personal style
Some people like it, others tend to go wild
You hear her voice everywhere
Taking the chair
She’s a leading lady
And with no trace of hesitation she keeps going
Head over heels
Breaking her way
Pushing through unknown jungles every day
She’s a girl with a taste for the world
(The world is like a playing ground where she goes rushing)
Head over heels
Setting the pace
Running the gauntlet in a whirl of lace
She’s extreme, if you know what I mean
Her man is one I admire
He’s so courageous but he’s constantly tired
Each time when he speaks his mind
She pats his head and says, “That’s all very fine”
“Exert that will of your own
When you’re alone
Now we’d better hurry”
And with no trace of hesitation she keeps going
Head over heels
Breaking her way
Pushing through unknown jungles every day
She’s a girl with a taste for the world
(The world is like a playing ground where she goes rushing)
Head over heels
Setting the pace
Running the gauntlet in a whirl of lace
She’s extreme, if you know what I mean
You hear her voice everywhere
Taking the chair
She’s a leading lady
And with no trace of hesitation she keeps going
Head over heels
Breaking her way
Pushing through unknown jungles every day
She’s a girl with a taste for the world
(The world is like a playing ground where she goes rushing)
Head over heels
Setting the pace
Running the gauntlet in a whirl of lace
She’s extreme, if you know what I mean
And she goes
Head over heels
ترجمه فارسی
من یک دوست خیلی خوب دارم
از آن نوع دخترهایی که دوست دارند از یک مد پیروی کنند
او سبک شخصی خودش را دارد
بعضیها آن را دوست دارند، بعضیها هم تمایل دارند وحشی باشند
صدای او را همه جا میشنوید
صندلی را میگیرد
او یک بانوی پیشرو است
و بدون هیچ تردیدی به راهش ادامه میدهد
با عجله راهش را باز میکند
هر روز از میان جنگلهای ناشناخته عبور میکند
او دختری است که به دنیا علاقهمند است
(دنیا مثل زمین بازی است که او با عجله به آنجا میرود)
با عجله راهش را پیدا میکند
سرعتش را تنظیم میکند
با سرعت میدود
با سرعت میدود
با تور میدود
او افراطی است، اگر منظورم را متوجه شده باشید
مردش کسی است که من تحسینش میکنم
او خیلی شجاع است اما مدام خسته است
هر بار که حرف دلش را میزند
سرش را نوازش میکند و میگوید: “همه چیز خیلی خوب است”
“اراده خودت را به کار بگیر
وقتی تنها هستی
حالا بهتر است عجله کنیم”
و بدون هیچ تردیدی به راهش ادامه میدهد
سرش را بالا میبرد پاشنههایش را میشکافد
هر روز از میان جنگلهای ناشناخته عبور میکند
او دختری است که به دنیا علاقهمند است
(دنیا مثل زمین بازی است که او با عجله به آنجا میرود)
سرش را روی پاشنهها میکوبد
سرعت را تنظیم میکند
با سرعت در حال دویدن در میان تور است
اگر منظورم را بفهمید، او افراطی است
صدایش را همه جا میشنوید
صندلی را میگیرد
او یک زن پیشرو است
و بدون هیچ تردیدی به راهش ادامه میدهد
سرش را روی پاشنهها میشکند
هر روز از میان جنگلهای ناشناخته عبور میکند
او دختری است که به دنیا علاقهمند است
(دنیا مثل زمین بازی است که او با عجله به آنجا میرود)
سرش را روی پاشنهها میکوبد
سرعت را تنظیم میکند
با سرعت در حال دویدن در میان تور است
اگر منظورم را بفهمید، او افراطی است
و او میرود
سرش را روی پاشنهها
نظرات کاربران