ترجمه فارسی
ای آنکه عشقش همیشه در خیالم زنده بوده است
در جنوب و شمال دنبالش گشتم
عشق من، تویی که در خیال من زندگی میکنی
بسه دیگه از بس که شبا تا دیروقت بیدار موندیم
منتظر نامهات بودیم اما نرسید
و به خدا قسم قلبم وقتی تو را دوست داشت، به من روی نیاورد
ای شب، ای شب، ای شب، ای شب، ای شب، ای شب
دلم را با حسرت رها کردی و مرا تنها گذاشتی
دلم برات تنگ شده عشقم
برخلاف میلم باید بهت بگم
شاوکی کارش تمومه، اجازه نیست
جدایی بس است، هاجری
منتظر نامهات بودیم اما نرسید
و به خدا قسم قلبم وقتی تو را دوست داشت، به من روی نیاورد
ای شب، ای شب، ای شب، ای شب، ای شب، ای شب
روز و شبم را در آتشم سپری میکنم
چطور میتونم عشقمو مدیریت کنم؟
اشتیاقم مرا به اینجا کشاند، اما بر من غلبه کرد
منو تو جهنم و تنها نذار
جدایی بس است، هاجری
نظرات کاربران