Lo hecho está hecho, me lo esperaba
Tumbada viendo el techo, sin ti en mi cama
Yo te lo confieso, lo veía venir
Van tres meses sola, estoy sanando
Echo de menos tú y yo aquí en mi cuarto
Pero te lo confieso, lo veía venir
No pasa nada, sé que es normal
Ya estábamos sintiéndonos mal
Supongo que cada principio tiene un final
Ya lo pude entender
Esto no iba a funcionar
Pero te digo que
No fue que lo hicieras, fue cómo lo hiciste
No fue que te fueras, fue cómo te fuiste
Pero aún me duele porque te creí
Tanto prometiste en el segundo intento
Y te despediste en tan poco tiempo
Otra vez no vuelvas, ya te lo advertí
Sé que quizá era necesario hablar
Y yo no te quiero hablar porque
Tú ya no eres para tanto
Esto no lo aguanto más
Pero escucho la canción de ti y de mí
Y me da la sensación de que estás aquí
Me pregunto si también piensas en mí
¿Será que sí?, ¿será que sí?
No pasa nada, sé que es normal
Ya lo pude entender
Esto no iba a funcionar
Pero te digo que
No fue que lo hicieras, fue cómo lo hiciste
No fue que te fueras, fue cómo te fuiste
Pero aún me duele porque te creí
Tanto prometiste en el segundo intento
Y te despediste en tan poco tiempo
Otra vez no vuelvas, ya te lo advertí
Ya te lo advertí
Ya te lo advertí
ترجمه فارسی
کاری که شده، دیگه تمومه، انتظارش رو داشتم
دراز کشیدهام و به سقف خیره شدهام، بدون اینکه تو در تختم باشی
بهت اعتراف میکنم، پیشبینی میکردم که داره میاد.
سه ماهه تنهام، دارم خوب میشم
دلم برای خودم و تو اینجا توی اتاقم تنگ شده
اما اعتراف میکنم، پیشبینیاش را میکردم.
اشکالی نداره، میدونم که طبیعیه.
ما قبلاً احساس بدی داشتیم
به نظرم هر شروعی یه پایانی داره.
حالا میتوانستم آن را بفهمم.
این کار نمی کرد
اما بهت میگم که
مهم نبود چه کاری انجام دادی، مهم این بود که چطور انجامش دادی.
مسئله این نبود که رفتی، مسئله این بود که چطور رفتی
اما هنوز درد داره چون باورت کردم.
تو دفعه دوم خیلی قول دادی
و تو در مدت کوتاهی خداحافظی کردی
دیگه برنگرد، من قبلاً بهت هشدار داده بودم.
میدانم که شاید لازم بود صحبت کنیم
و من نمیخواهم با تو صحبت کنم چون
دیگه اونقدر عالی نیستی
دیگه نمیتونم اینو تحمل کنم
اما من آهنگ تو و خودم را میشنوم
و من این حس را دارم که تو اینجایی
دارم فکر میکنم که آیا تو هم به من فکر میکنی؟
آیا ممکن است اینطور باشد؟ آیا ممکن است اینطور باشد؟
اشکالی نداره، میدونم که طبیعیه.
حالا میتوانستم آن را بفهمم.
این کار نمی کرد
اما بهت میگم که
مهم نبود چه کاری انجام دادی، مهم این بود که چطور انجامش دادی.
مسئله این نبود که رفتی، مسئله این بود که چطور رفتی
اما هنوز درد داره چون باورت کردم.
تو دفعه دوم خیلی قول دادی
و تو در مدت کوتاهی خداحافظی کردی
دیگه برنگرد، من قبلاً بهت هشدار داده بودم.
من قبلاً به شما هشدار داده بودم
من قبلاً به شما هشدار داده بودم
نظرات کاربران