Nostalgia, what a funny feeling
I feel depleted from feelings I’ve been revealin’
It’s do or die, I’m not goin’ willing
But when it’s time, wrap in white linen
I rap this, I say it for my sanity
Whatever the calamity, I did this for myself
Fuck all of your fantasies
You’re a snake, fell of the ladder
I prefer speakin’ in analogies
I’ve had enough of all this wet
And I can’t trust that you’re my family
I don’t know what’s next
The brain dead, that I never miss
My brain lives with the cannabis
Can I resist the dark abyss?
Leave a mark on this with no start, just exist
My mind’s in a prism shape
And in times like a prison state
There’s no right that I feel of late
Thеre’s no light if my view’s at stake
And which life should I choose to take
What’s left? Is it room or space?
They are rumors we have to face
I prefer sooner than after late
I seen actors after BAFTA’s be more straight
I mean down the barrel
I hear ’em sing, it’s the same carol
They’re tryna sprint in a long run, Mo Farah
They’re tryna fix when it’s long gone, don’t bother
There’s no other, the thoughts shudders through most lovers
I wanna bed you, but still sleep is death’s, cousin
So two weeks is now four dozen
Years that pass by, can’t press no rewind
Just watch my life by and lock the right ties
Nobody, nobody-ayy is listenin’ to me
Nobody, nobody-ayy is listenin’
Nobody, nobody-ayy is listenin’ to me
Nobody, nobody-ayy is listenin’ to me
ترجمه فارسی
نوستالژی، چه حس خندهداری
احساس میکنم از احساساتی که آشکار کردهام تهی شدهام
یا باید انجامش داد یا مُرد، من به میل خودم پیش نمیروم
اما وقتی زمانش برسد، خودم را در کتان سفید میپیچم
این را رپ میکنم، برای سلامت عقلم میگویم
هر بلایی که سرت بیاید، من این کار را برای خودم کردم
لعنت به همه خیالپردازیهایت
تو یک ماری، از نردبان افتادی
ترجیح میدهم با تشبیه حرف بزنم
از این همه خیسی سیر شدهام
و نمیتوانم اعتماد کنم که تو خانواده من هستی
نمیدانم بعدش چه میشود
مغزم مرده، که هرگز دلم برایش تنگ نمیشود
مغزم با حشیش زندگی میکند
آیا میتوانم در برابر ورطه تاریک مقاومت کنم؟
در این بیآغاز اثری از خود به جا بگذارم، فقط وجود داشته باشم
ذهنم به شکل منشور است
و در مواقعی مانند حالت زندان
هیچ حقی وجود ندارد که اخیراً احساس کنم
اگر دیدگاهم در خطر باشد، نوری وجود ندارد
و کدام زندگی را باید انتخاب کنم که ادامه دهم
چه چیزی باقی مانده است؟ آیا اتاق است یا فضا؟
اینها شایعاتی هستند که باید با آنها روبرو شویم
من ترجیح میدهم زودتر از دیروقت باشد
من بازیگرانی را بعد از جوایز بفتا دیدهام که رکتر باشند
منظورم این است که بیهدف آواز میخوانند، همان سرود است
آنها سعی میکنند در درازمدت با سرعت بدوند، مو فرح
آنها سعی میکنند وقتی مدت زیادی گذشته است، درست شوند، خودت را اذیت نکن
هیچ چیز دیگری وجود ندارد، این افکار در وجود بیشتر عاشقان میلرزد
میخواهم با تو بخوابم، اما هنوز خواب مرگ است، پسرعمو
بنابراین دو هفته اکنون چهار دوجین است
سالهایی که میگذرد، نمیتوانند به عقب برگردند
فقط زندگیام را تماشا کن و پیوندهای درست را محکم کن
هیچ کس، هیچ کس – ای به من گوش نمیدهد
هیچ کس، هیچ کس – ای به من گوش نمیدهد
هیچ کس، هیچ کس – ای به من گوش نمیدهد
هیچ کس، هیچ کس – ای به من گوش نمیدهد
نظرات کاربران