越來越多人 失去了靈魂
我們怎麽能 聽而不聞
看 四起的混亂 四處舌劍唇槍
四面不勝防 都是遍體損傷
難道僞裝是生存最後一絲的陽光
難道世界容不下一點不一樣
爲了我們的自尊和夢想而戰
拿起槍而音樂是我的子彈
誰能抵抗我的黑與白成與敗
興與衰恨與愛我說了算
機槍子彈上膛 呼吸血脉噴張
戰場再硝烟彌漫有你我願闖一闖
迎面過的戰壕 躲避過的彈藥
在危難時你和我就是彼此的肩膀
等黎明的太陽 等第一聲槍響
你說過就算痛也要記得微笑
爲愛 必須冒險 穿越火綫
才看到未來 再多威脅
穿越火綫浴血捍衛愛
越來越多人 失去了靈魂
我們怎麽能 聽而不聞
越來越多人 失去了靈魂
我們怎麽能 聽而不聞
城裡充斥著陷阱
現實充滿著限定
但攔不住我的前進
我大步大步走得堅定
當雨水渾濁不清
當眼泪叫天不應
一顆不服輸的决心
也許就是年輕的使命
一天有太陽 就不必絕望
我們的未來决定在我們手上
爲愛 必須冒險 穿越火綫
才看到未來 再多威脅
穿越火綫浴血捍衛愛
在這個時代 多麽奇怪
雨打得澎拜 風被爭得厲害
金玉的外在 然而敗絮却無改
面具不戴會被掩埋 太真實的會被傷害
人們 用毒舌捍衛自尊 用羞辱換來身分
用放肆兌等青春 大寫的愚蠢
太善良的人 洪流下無法生存
難到我們真的就能 視而不見聽而不聞
爲愛 穿越火綫
爲愛 穿越火綫
ترجمه فارسی
آدمهای بیشتری دارند روحشان را از دست میدهند
چطور میتوانیم آن را نادیده بگیریم؟
به هرج و مرج و جنگهای لفظی در همه جا نگاه کنید.
از همه طرف قادر به دفاع نیستیم، همه زخمی هستیم
آیا تغییر قیافه آخرین پرتو آفتاب برای بقا است؟
آیا دنیا تحمل کمی تفاوت را ندارد؟
برای عزت نفس و رویاهایمان بجنگیم
تفنگ را بردار و موسیقی گلولهی من است
چه کسی میتواند در برابر موفقیت و شکست سیاه و سفید من مقاومت کند؟
ظهور و سقوط، نفرت و عشق، حرف آخر را من میزنم
مسلسلها پر، نفسهای خونجوش
حتی اگر میدان جنگ پر از دود باشد، من حاضرم با تو به آنجا بروم
سنگرهایی که از کنارشان گذشتیم، مهماتی که جاخالی دادیم
در مواقع بحرانی، من و تو شانههای یکدیگر هستیم
در انتظار خورشید سپیده دم، در انتظار اولین شلیک گلوله
گفتی حتی اگه درد داشته باشم، باید لبخند زدن رو یادم بمونه
برای عشق، باید ریسک کرد. از خط آتش عبور کنید
تنها در این صورت میتوانیم آینده را ببینیم، فارغ از اینکه چقدر تهدید وجود دارد.
دفاع خونین از عشق با آتش صلیبی
آدمهای بیشتری دارند روحشان را از دست میدهند
چطور میتوانیم آن را نادیده بگیریم؟
آدمهای بیشتری دارند روحشان را از دست میدهند
چطور میتوانیم آن را نادیده بگیریم؟
شهر پر از تله است
واقعیت پر از محدودیت است
اما نمیتونه جلوی پیشرفتمو بگیره
با گامهای استوار راه میروم
وقتی باران کدر است
وقتی اشکها به آسمان فریاد میزنند
عزمی راسخ برای تسلیم نشدن
شاید این رسالت جوانان باشد
تا وقتی آفتاب هست، نیازی به ناامیدی نیست
آینده ما در دستان ماست
برای عشق، باید ریسک کرد. از خط آتش عبور کنید
تنها در این صورت میتوانیم آینده را ببینیم، فارغ از اینکه چقدر تهدید وجود دارد.
دفاع خونین از عشق با آتش صلیبی
چقدر عجیبه تو این دوره زمونه
باران به شدت میبارید، باد به شدت میوزید
ظاهر طلا و یشم، اما پنبه پوسیده بدون تغییر باقی مانده است
اگر ماسک نزنید، دفن خواهید شد. اگر خیلی واقعی باشی، آسیب خواهی دید.
مردم با زبانهای کینهتوزانه از عزت نفس خود دفاع میکنند و با تحقیر، جایگاه خود را به دست میآورند.
از بیپروایی برای جایگزینی جوانی و حماقتِ بزرگ استفاده کن
آدمهایی که زیادی مهربانند، نمیتوانند از سیل جان سالم به در ببرند.
آیا واقعاً میتوانیم چشم و گوش خود را ببندیم؟
برای عشق، صلیب آتش
برای عشق، صلیب آتش
نظرات کاربران