… I saw the fire in your eyes
I saw the fire when I look into your eyes
You tell me things you wanna try, uh
I know temptation is the devil in disguise
You risk it all to feel alive, oh, yeah
You’re offering yourself to me like sacrifice
You said you do this all the time
Tell me you love me if I bring you to the light
… It’s like a dream what she feels with me
She loves to be on the edge
Her fantasy is okay with me
Then suddenly, baby says
… Take my breath away
And make it last forever, babe
Do it now or never, babe (ah)
Take my breath away
Nobody does it better, babe
Bring me close to-
… Want me to hold on to you tight
You pull me close, I feel the heat between your thighs (uh, say)
You’re way too young to end your life, huh
Girl, I don’t wanna be the one who pays the price
… Ooh, it’s like a dream what she feels with me
She loves to be on the edge
Her fantasy is okay with me
Then suddenly, baby says
… Take my breath away
And make it last forever, babe
Do it now or never, babe (ah)
Take my breath away
Nobody does it better, babe
Bring me close to heaven, babe (uh)
Take my breath
… Oh, oh-ooh
… And they’ll see me
Oh-ooh, ooh (yeah, say)
Oh-oh, oh-oh
Oh-oh, oh-oh
Oh-oh, oh-oh
Oh-ooh-oh
… Take my breath away (take my breath away)
And make it last forever, babe
Do it now or never, babe (ah)
Take my breath away (take my breath away)
Nobody does it better, babe
Bring me close to heaven, babe
… Take my breath (take my breath a-, breath away)
Nobody
Take my breath (take my breath a-, breath away)
Nobody does it better, babe
Bring me close to heaven, babe (uh)
Take my breath
ترجمه فارسی
وقتی به چشمانت نگاه می کنم آتش را دیدم
شما چیزهایی به من می گویید که می خواهید امتحان کنید، اوه
من می دانم که وسوسه شیطان در لباس مبدل است
شما همه چیز را به خطر می اندازید تا احساس کنید زنده هستید، اوه، بله
تو خودت را به من تقدیم می کنی مثل قربانی
گفتی همیشه این کار را می کنی
اگر تو را به نور بیاورم به من بگو دوستم داری
… آن چیزی که او با من احساس می کند مانند یک رویا است
او دوست دارد در حاشیه باشد
فانتزی او با من مشکلی ندارد
سپس ناگهان، کودک می گوید
… نفسم را بنداز
و کاری کن که تا ابد باقی بماند عزیزم
این کار را اکنون انجام بده یا هرگز، عزیزم (آه)
نفسم را بنداز
هیچ کس بهتر این کار را نمی کند عزیزم
مرا نزدیک کن –
… می خواه من تو را محکم بگیرم
تو مرا نزدیک می کنی، من گرما را بین ران هایت احساس می کنم (اوه، بگو)
تو خیلی جوانی برای پایان دادن به زندگیت
دختر، من نمی خواهم کسی باشم که بهای آن را می پردازد
… اوه، آن چیزی که او با من احساس می کند مانند یک رویا است
او دوست دارد در حاشیه باشد
فانتزی او با من مشکلی ندارد
سپس ناگهان، کودک می گوید
… نفسم را بنداز
و کاری کن که تا ابد باقی بماند عزیزم
این کار را اکنون انجام بده یا هرگز، عزیزم (آه)
نفسم را بنداز
هیچ کس بهتر این کار را نمی کند عزیزم
مرا به بهشت نزدیک کن عزیزم (اوه)
نفسم را بگیر
… اوه، اوه اوه
… و آنها مرا خواهند دید
اوه اوه، اوه (آره، بگو)
اوه اوه اوه اوه
اوه اوه اوه اوه
اوه اوه اوه اوه
اوه اوه اوه
… نفسم را بگیر (نفسم را قطع کن)
و کاری کن که تا ابد باقی بماند عزیزم
حالا یا هرگز انجامش بده عزیزم (آه)
نفسم را بگیر (نفسم را قطع کن)
هیچ کس بهتر این کار را نمی کند عزیزم
مرا به بهشت نزدیک کن عزیزم
… نفسم را بگیر
هیچ کس
نفسم را بگیر
هیچ کس بهتر این کار را نمی کند عزیزم
مرا به بهشت نزدیک کن عزیزم (اوه)
نفسم را بگیر
نظرات کاربران