صدای آب میاد میگه ابوالفضل
میگه ابوالفضل
از کوه جواب میاد میگه ابوالفضل
میگه ابوالفضل
صدای گریه ها یه بار دیگه
دوباره دیگه داره میگه
عمو عمو عمو
چه اتفاقی افتاده میون تو با دریا
که دارن تموم موج ها با تو نجوا می کنن
که دارن تشنگی رو از تو تمنا می کنن
چه اتفاقی افتاده با اون دستای ز
که همه نامه ی عشق و با تو امضا می کنن
آدما تشنه میشن یاد سقا می کنن
سقای دشت کربلا ابوالفضل ابوالفضل
قدم قدم با تشنه ها ابوالفضل ابوالفضل
برگرد بیا به خیمه ها ابوالفضل
گرفته قلب بچه ها ابوالفضل
صدای آب میاد میگه ابوالفضل
میگه ابوالفضل
یه بی پناه میاد میگه ابوالفضل
میگه ابوالفضل
می خواد صدات کنه صدا نداره
صدا نداره
خودت بهش بگو عمو عمو
چه اتفاقی افتاده م
ون تو با دریا
که دارن تموم موج ها با تو نجوا می کنن
که دارن تشنگی رو از تو تمنا می کنن
چه اتفاقی افتاده با اون دستای زیبا
که همه نامه ی عشق و باتو امضا می کنن
آدما تشنه میشن یاد سقا می کنن
Says Abolfazl
Answer comes from the mountain, says Abolfazl
Says Abolfazl
The sound of crying once more
Again, he is saying
Uncle, uncle, uncle
What happened between you and the sea
That all the waves are whispering to you
That they are begging you to quench your thirst
What happened to those hands
That all the love letters are signed with you
People get thirsty, they remember the water men
The water men of the plain of Karbala Abolfazl Abolfazl
Step by step with the thirsty ones Abolfazl Abolfazl
Go back, come to the tents Abolfazl
The hearts of the children are seized Abolfazl
The sound of water is coming, says Abolfazl
Says Abolfazl
A helpless one is coming, says Abolfazl
Says Abolfazl
He wants to call you, there is no sound, there is no sound, tell him yourself, uncle, uncle
What happened between you and the sea
That all the waves are with you They whisper
that they are begging you for thirst
What happened to those beautiful hands
that sign all the love letters to you
People get thirsty and remember the water
نظرات کاربران