لمست ايد برضى اكيد
وبنسى انك كنت بعيد
كيف بتوب الهوى مابتوب
اقسم قلبى ثلاث قلوب
قلب يحبك قلب يدوب قلب يغار عليك
خدنى بحضنك خاف عليا
حسسنى بوجودك فيا
ما بعرف قيمة عنيا غير لما يشوفوك
وعدنى تبقى العمر بقربى
وعدنى ماتفرقنا غربة
انا روحى وعنيا وقلبى خلقو تايحبوك
اذا حدك مابقيت و على كتفك ماغفيت
اذا حدك مابقيت و على كتفك ماغفيت
يعنى انا ماعشت بعمرى وعالدنيا ماجيت
انا اذا حدك مابقيت على كتفك ماغفيت
يعنى انا ماعشت بعمرى وعالدنيا ماجيت
خدنى بحضنك خاف عليا
حسسنى بوجودك فيا
ما بعرف قيمة عنيا غير لما يشوفوك
وعدنى آه وعدنى
انا روحى وعنيا وقلبى خلقو تايحبوك
خدنى بحضنك خاف عليا
حسسنى بوجودك فيا
ما بعرف قيمة عنيا غير لما يشوفوك
وعدنى تبقى العمر بقربى
وعدنى ماتفرقنا غربة
انا روحى وعنيا وقلبى خلقو تايحبوك
خدنى بحضنك خاف عليا
حسسنى بوجودك فيا
ما بعرف قيمة عنيا غير لما يشوفوك
وعدنى وعدنى ماتفرقنا غربة
انا روحى وعنيا وقلبى خلقو تايحبوك
خدنى بحضنك خاف عليا
حسسنى بوجودك فيا
آه ما بعرف قيمة عنيا غير لما يشوفوك
وعدنى آه وعدنى ماتفرقنا غربة
انا روحى وعنيا وقلبى خلقو تايحبوك
وعدنى
ترجمه فارسی
مطمئنا با رضایت دستم را لمس کردم
و فراموش کن که دور بودی
چگونه می توان از شور توبه کرد؟
قلبم را به سه قلب تقسیم کن
قلبی که شما را دوست دارد، قلبی که به شما اهمیت می دهد، قلبی که به شما حسادت می کند
مرا در آغوش خود بگیر و برای من بترس
کاری کن که حضورت را در خودم احساس کنم
تا تو را نبینند قدر زندگیم را نمی دانم
به من قول بده که همیشه در کنارم باشی
به من قول بده که بیگانگی ما را از هم جدا نخواهد کرد
روح من، چشمانم و قلبم برای دوست داشتن تو آفریده شده اند
اگه تنها بودی نه می موندم و نه روی شونه تو می خوابم
اگه تنها بودی نه می موندم و نه روی شونه تو می خوابم
یعنی من زندگی ام را نکرده ام و به این دنیا نیامده ام
اگر روی شانه تو نمی ماندم، خوابم نمی برد
یعنی من زندگی ام را نکرده ام و به این دنیا نیامده ام
مرا در آغوش خود بگیر و برای من بترس
کاری کن که حضورت را در خودم احساس کنم
تا تو را نبینند قدر زندگیم را نمی دانم
به من قول بده آه قول بده
روح من، چشمانم و قلبم برای دوست داشتن تو آفریده شده اند
مرا در آغوش خود بگیر و برای من بترس
کاری کن که حضورت را در خودم احساس کنم
تا تو را نبینند قدر زندگیم را نمی دانم
به من قول بده که همیشه در کنارم باشی
به من قول بده که بیگانگی ما را از هم جدا نمی کند
روح من، چشمانم و قلبم برای دوست داشتن تو آفریده شده اند
مرا در آغوش خود بگیر و برای من بترس
کاری کن که حضورت را در خودم احساس کنم
تا تو را نبینند قدر زندگیم را نمی دانم
به من قول بده، به من قول بده که بیگانگی ما را از هم جدا نمی کند
روح من، چشمانم و قلبم برای دوست داشتن تو آفریده شده اند
مرا در آغوش خود بگیر و برای من بترس
کاری کن که حضورت را در خودم احساس کنم
آه، من ارزش زندگی خود را نمی دانم مگر اینکه تو را ببینند
به من قول بده، آه، به من قول بده که بیگانگی ما را از هم جدا نخواهد کرد
روح من، چشمانم و قلبم برای دوست داشتن تو آفریده شده اند
به من قول بده
نظرات کاربران