آه بحب واحدة سكتها صعبة
وثقيلة تاعبة قبلي ناس كثير
قالوا عنها أذكى ولا ليها مسكة
وبجد واثقة إني سهل أطير
آه بحب واحدة سكتها صعبة
وثقيلة تاعبة قبلي ناس كثير
قالوا عنها أذكى ولا ليها مسكة
وبجد واثقة إني سهل أطير
ثبتها (مسكنة
(هوصلها (وآهي جت يا مجتش بقى
(والله ما في (غير كده) هستنى ليه (كل دا
(طب هخسر إيه (ما هي جت يا مجتش بقى
(دا إستهتار (إن أنا) لو أفضل محتار (كم سنة
(دوس خذ قرار (ويا جت يا مجتش بقى
مين يملى عيني وأنا حالة طارئة
وعيونها سارقة روحي نفسي أعيش
في عيون كثيرة سودة خضرة زرقا
مع غيري فارقة عندي ما تساويش
مين يملى عيني وأنا حالة طارئة
وعيونها سارقة روحي نفسي أعيش
في عيون كثيرة سودة خضرة زرقا
مع غيري فارقة عندي ما تساويش
ثبتها (مسكنة
(هوصلها (وآهي جت يا مجتش بقى
(والله ما في (غير كده) هستنى ليه (كل دا
(طب هخسر إيه (ما هي جت يا مجتش بقى
(طب دا إستهتار (إن أنا) لو أفضل محتار (كم سنة
(دوس خذ قرار (ويا جت يا مجتش بقى
ويا جت يا مجتش بقى
ويا جت يا مجتش بقى
ثبتها (مسكنة
(هوصلها (وآهي جت يا مجتش بقى
(والله ما في (غير كده) هستنى ليه (كل دا
(طب هخسر إيه (ما هي جت يا مجتش بقى
(طب دا إستهتار (إن أنا) لو أفضل محتار (كم سنة
(دوس خذ قرار (ويا جت يا مجتش بقى
ثبتها (مسكنة
هوصلها
(والله ما في (غير كده) هستنى ليه (كل دا
(طب هخسر إيه (ما هي جت يا مجتش بقى
(إستهتار (إن أنا) أفضل محتار (كم سنة
(دوس خذ قرار (ويا جت يا مجتش بقى
ترجمه فارسی
اوه، من عاشق دختری هستم که مسیرش دشوار است،
و سنگین، خسته کننده، خیلی ها قبل از من او را امتحان کرده اند.
آنها گفتند او باهوش تر و توقف ناپذیر است،
و او واقعاً مطمئن است که من به راحتی می توانم پرواز کنم.
اوه، من عاشق دختری هستم که مسیرش دشوار است،
و سنگین، خسته کننده، خیلی ها قبل از من او را امتحان کرده اند.
آنها گفتند او باهوش تر و توقف ناپذیر است،
و او واقعاً مطمئن است که من به راحتی می توانم پرواز کنم. (مسیرش سخته)
(بهش میرسم) (و اون اینجاست، یا نیست)
(به خدا، راه دیگه ای نیست، چرا این همه مدت صبر کنم؟)
(چی از دست میدم؟) (اون اینجاست، یا نیست)
(بی احتیاطیه اگه سال ها مردد بمونم)
(بگیرم بالا و تصمیم بگیرم، و اون اینجاست، یا نیست)
(کی میتونه وقتی تو حالت اضطراریم چشمامو پر کنه؟)
(چشماش روحمو دزدیده، میخوام زندگی کنم)
(تو چشم خیلیا، سیاه، سبز، آبی)
(تو چشم بقیه، اون برام بی ارزشه)
(تو چشم بقیه، برام فرقی نداره، بی ارزشه
من میگیرمش (و داره میاد، یا داره میاد) نه)
قسم میخورم، راه دیگری نیست، چرا باید صبر کنم (این همه مدت)
چه چیزی را از دست خواهم داد (چون او میآید یا نمیآید)
بیاحتیاطی است (اگر من) گیج بمانم (برای چند سال)
(برخیز و تصمیمی بگیرم (و او میآید یا نمیآید)
و او میآید یا نمیآید)
و او میآید یا نمیآید)
من او را میگیرم (و او میآید یا نمیآید)
قسم میخورم، راه دیگری نیست، چرا باید صبر کنم (این همه مدت)
چه چیزی را از دست خواهم داد (چون او میآید یا نمیآید)
بیاحتیاطی است (اگر من) گیج بمانم (برای چند سال)
(برخیز و تصمیمی بگیرم (و او میآید یا نمیآید)
قسم میخورم، راه دیگری نیست، چرا باید صبر کنم (این همه مدت)
چه چیزی را از دست خواهم داد (چون او میآید یا نمیآید)
بیاحتیاطی است (اگر من) گیج بمانم (برای چند سال)
(برخیز و تصمیمی بگیر (و او میآید یا نمیآید)
قسم میخورم، راه دیگری وجود ندارد، چرا باید صبر کنم (برای چند سال) (همه اینها؟)
(پس چه چیزی برای از دست دادن دارم؟)
(یا اینجا یا آنجا.)
(بیاحترامی.)
(اگر من برای چند سال گیج بمانم؟)
(برخیز و تصمیمی بگیر.)
(یا اینجا یا آنجا.)
نظرات کاربران