ترجمه فارسی
من یک طوطی گالباوی با نیم زبان دارم
من یک طوطی گالباوی با نیم زبان دارم
بیچاره ای که شب را به یاد می آورد
و صبح هم تنها آمدند و برگشتند
مثل دانش آموز خوبی که برای امتحان درس نمی خواند
وقتی حرفی توهین آمیز می زنم ناراحت می شود
وقتی با شکر گیاهی درست می کنند خوشحال می شود
او با صدای بلند می خواند و ملودی می آفریند
شیرین به نظر می رسد و هر آوازی را تحریک می کند
عمرو هرگز در یادداشت ها ناهماهنگی یا سردرگمی نداشت
مثل یک دانش آموز خوب برای امتحان درس نمی خواند
من یک طوطی گالباوی با نیم زبان دارم
من یک طوطی گالباوی با نیم زبان دارم
و صبح هم تنها آمدند و برگشتند
مثل دانش آموز خوبی که برای امتحان درس نمی خواند
نظرات کاربران