[Verse 1]
I will remember you
In the way you’d want me to
But it’s hard to come to terms right now
Sunset looked today
As if it knew you’d gone away
Now it’s night, I hear the rain crash down
[Pre-Chorus]
Oh, I’d cry, but this is more than just my pain
Oh, I could be a shoulder, not a burden
And it’s time for me to call your son again
And say
[Chorus]
She was the starlight in darkness
She was the first bloom in spring
An angel with a smile like electric light
All the time, hit her wings
She was the birdsong in morning
But now everything here has changed
All the world’s less beautiful
Since you’ve been away
[Verse 2]
I will remember you
With white wine by the barbecue
On New York at the birthday do, downtown
All that comes to mind
When I think about the time
Is a memory of laughin’ out loud
[Pre-Chorus]
Oh, I wish, that I could take the pain away
And just talk to him in person
But it’s time for me to call your son again
And say
[Chorus]
She was the starlight in darkness
She was the first bloom in spring
An angel with a smile like electric light
All the time, hit her wings
She was the birdsong in morning
But now everything here has changed
All the world’s less beautiful
Since you’ve been away
[Bridge]
This doesn’t make sense
I wish I could change it, but
I can’t do anything
My heart is racin’
And my soul is achin’, lover
[Chorus]
She was the starlight in darkness
She was the first bloom in spring
An angel with a smile like electric light
All the time, hit her wings
She was the birdsong in morning
But now everything here has changed
All the world’s less beautiful
Since you’ve been away
[Outro]
Hey, the world’s less beautiful
Since you’ve been away
ترجمه فارسی
[بیت ۱]
من تو را به یاد خواهم آورد
آنطور که تو میخواستی
اما الان کنار آمدن با این موضوع سخت است
غروب آفتاب امروز به نظر میرسید
انگار میدانست که تو رفتهای
حالا شب است، صدای باران را میشنوم که فرو میریزد
[پیشهمخوان]
اوه، من گریه میکردم، اما این چیزی بیش از درد من است
اوه، من میتوانستم یک شانه باشم، نه یک بار
و وقت آن است که دوباره پسرت را صدا بزنم
و بگویم
[همخوان]
او نور ستاره در تاریکی بود
او اولین شکوفه در بهار بود
فرشتهای با لبخندی مانند نور برق
همیشه، بالهایش را میزد
او آواز پرندگان در صبح بود
اما حالا همه چیز اینجا تغییر کرده است
تمام دنیا زیباتر شده است
از وقتی که تو رفتهای
[بیت ۲]
من تو را به یاد خواهم آورد
با شراب سفید کنار باربیکیو
در نیویورک در جشن تولد، مرکز شهر
تنها چیزی که به ذهنم میرسد
وقتی به زمان فکر میکنم
خاطرهای از خندیدن است با صدای بلند
[پیش-همخوان]
ای کاش میتوانستم درد را از بین ببرم
و فقط حضوری با او صحبت کنم
اما وقت آن است که دوباره با پسرت تماس بگیرم
و بگویم
[همخوان]
او ستارهای در تاریکی بود
او اولین شکوفه در بهار بود
فرشتهای با لبخندی مانند نور الکتریکی
همیشه، بالهایش را میکوبید
او آواز پرندگان در صبح بود
اما حالا همه چیز اینجا تغییر کرده است
تمام دنیا کمتر زیبا شده است
از وقتی که تو رفتهای
[پل]
این منطقی نیست
کاش میتوانستم آن را تغییر دهم، اما
من نمیتوانم کاری انجام دهم
قلبم در حال تپیدن است
و روحم در حال تپیدن است، عاشق
[همخوان]
او ستارهای در تاریکی بود
او اولین شکوفه در بهار بود
فرشتهای با لبخندی مانند نور الکتریکی
همیشه، بالهایش را میکوبید
او آواز پرندگان در صبح بود
اما حالا همه چیز اینجا تغییر کرده است
تمام دنیا کمتر زیبا شده است
از وقتی که تو رفتهای
[پایانی]
هی، دنیا از وقتی که رفتی، زیبایی کمتری داری
نظرات کاربران