So delicate, violently it begins
Within this universe I will be lost
Moving from rivers to mountain tops
I’ll throw myself in the ocean
I lift myself and run
It’s like my lungs are breathing fire
(My heart, my head, my mind)
And if the fire dies
My body will be the truth
And the light will guide her
Light will guide her
The ugly and the flawless beauty of us
With the combination of purple and pink
The only traces of our love blossoming
In a place where love has been broken
I lift myself and run
It’s like my lungs are breathing fire
(My heart, my head, my mind)
And if the fire dies
My body will be the truth
And the light will guide her
(My heart, my head, my mind)
Watching lightning strike in my lover’s eyes
All the flowers grow to a luscious field
All connecting love becomes a human shield
In the last moment finally opens
It’s like my lungs are breathing fire
(My heart, my head, my mind)
And if the fire dies
My body will be the truth
And the light will guide her
(My heart, my head, my mind)
Watching lightning strike in my lover’s eyes
All the flowers grow to a luscious field
All connecting love becomes a human shield
ترجمه فارسی
اشک روی پوست گرم چقدر میتواند سرد باشد؟
چنان ظریف و خشونتآمیز آغاز میشود
در این کیهان گم خواهم شد
حرکت از رودخانهها به قلههای کوه
نمیشه اینجا موند
خودم را در اقیانوس خواهم انداخت
خودم را بالا میکشم و میدوم
مثل یه زلزله ملایم، شدتش بیشتر میشه
انگار ریههایم آتش میگیرند
(قلبم، سرم، ذهنم)
و اگر آتش خاموش شود
بدن من حقیقت خواهد بود
و نور او را هدایت خواهد کرد
نور او را هدایت خواهد کرد
روش جالب تغییر رنگ صورت
زشتی و زیبایی بیعیب و نقص ما
با ترکیب بنفش و صورتی
تنها ردپای شکوفایی عشق ما
من خونه نیستم.
در جایی که عشق شکسته شده است
خودم را بالا میکشم و میدوم
مثل یه زلزله ملایم، شدتش بیشتر میشه
انگار ریههایم آتش میگیرند
(قلبم، سرم، ذهنم)
و اگر آتش خاموش شود
بدن من حقیقت خواهد بود
و نور او را هدایت خواهد کرد
(قلبم، سرم، ذهنم)
اعضای بدن که به صورت پیچ خورده و هماهنگ حرکت میکنند
تماشای برق گرفتگی در چشمان معشوقم
همه گلها به دشتی سرسبز و خرم تبدیل میشوند
تمام عشقهای پیونددهنده تبدیل به سپر انسانی میشوند
در ساعت یازدهم، سرانجام گلی پنهان شد
در آخرین لحظه بالاخره باز میشود
مثل یه زلزله ملایم، شدتش بیشتر میشه
انگار ریههایم آتش میگیرند
(قلبم، سرم، ذهنم)
و اگر آتش خاموش شود
بدن من حقیقت خواهد بود
و نور او را هدایت خواهد کرد
(قلبم، سرم، ذهنم)
اعضای بدن که به صورت پیچ خورده و هماهنگ حرکت میکنند
تماشای برق گرفتگی در چشمان معشوقم
همه گلها به دشتی سرسبز و خرم تبدیل میشوند
تمام عشقهای پیونددهنده تبدیل به سپر انسانی میشوند
نظرات کاربران