說不出說不出一句話
連我自己都很驚訝
面對最熟悉的你
曾經最熟悉的你
我竟如此害怕
我說不出口你能不能別走
留不住你曾對我的溫柔
此刻我忐忑的心
你勉強的表情
愛情到底是怎麼從美麗慢慢凋零
每一個夜晚我都還夢見你
也看到天真的自己
還記得我們當時如此相信
月亮會一直帶領
往幸福的路徑
月亮也聽見你說
說你會一直愛我
夢裡鮮紅的薔薇
睜眼是蒼白的玫瑰
它躺在月亮下
紀念著曾經最真摯的愛
記憶裡快樂再真切
早已被冷空氣凝結
而此刻月亮下
只有伶仃的一個墓地
守護著死去的愛
我不懂我不懂為什麼
你沒一點的捨不得
面對這陌生的你
眼前這陌生的你
我努力冷靜
就算我真的求你別走
就算真的勇敢地說出口
此刻我脆弱的心
你麻木的表情
愛情真的就這麼從美麗慢慢凋零
每一個夜晚我都還夢見你
也看到天真的自己
還記得我們當時如此相信
月亮會一直帶領
往幸福的路徑
月亮也聽見你說
說你會一直愛我
夢裡鮮紅的薔薇
睜眼是蒼白的玫瑰
它躺在月亮下
紀念著曾經最真摯的愛
記憶裡快樂再真切
早已被冷空氣凝結
而此刻月亮下
只有伶仃的一個墓地
守護著死去的愛
這 死去的愛
當時你手中的那一束玫瑰
和耳邊輕輕說的那一句
사랑해 사랑해
至少你能不能別忘記
夢裡鮮紅的薔薇
睜眼是蒼白的玫瑰
它躺在月亮下
紀念著曾經最真摯的愛
記憶裡快樂再真切
早已被冷空氣凝結
而此刻月亮下
只有伶仃的一個墓地
守護著死去的愛
死去的愛
死去的愛
ترجمه فارسی
نمیتوانم کلمهای بگویم. حتی خودم هم تعجب کردهام. روبرو شدن با تو، کسی که بهتر از همه میشناسم، کسی که زمانی بهترین را میشناختم، خیلی میترسم. نمیتوانم بگویم: “میشود لطفا نروی؟” نمیتوانم آن مهربانیای را که زمانی به من نشان دادی، پنهان کنم. حالا قلبم به تپش افتاده است. حالت اجباری تو… عشق، با وجود زیباییاش، چطور آرام آرام محو میشود؟ هر شب خواب تو را میبینم. خودِ معصومم را هم میبینم. یادم میآید که آن زمان چقدر عمیق باور داشتیم. ماه همیشه راه را به سوی خوشبختی هدایت میکرد. ماه همچنین شنید که گفتی: “همیشه دوستم خواهی داشت.” در خوابهایم، یک گل رز قرمز روشن. وقتی چشمانم را باز میکنم، یک گل رز رنگپریده است. زیر ماه خوابیده است، خاطرهای از صادقانهترین عشقی که زمانی داشتیم. مهم نیست شادی در خاطراتم چقدر زنده باشد، مدتهاست که توسط هوای سرد یخ زده است. و حالا، زیر ماه، فقط یک گورستان تنها وجود دارد که از عشقی مرده محافظت میکند. نمیفهمم، نمیفهمم چرا. کوچکترین تمایلی به رفتن نداری. در مواجهه با این غریبه، تو، این غریبه روبروی من، سعی میکنم آرام بمانم. حتی اگر واقعاً التماست کنم که نروی، حتی اگر واقعاً شجاعانه حرف بزنم، قلب شکنندهام، حالت بیحس تو، عشق واقعاً از زیباییاش محو میشود. هر شب هنوز خواب تو را میبینم و خود معصومم را میبینم. به یاد میآورم که چطور آن زمان باور داشتیم که ماه همیشه راه را به سوی خوشبختی هدایت میکند. ماه همچنین شنید که تو گفتی، که همیشه مرا دوست خواهی داشت. در رویاهایم، یک گل رز قرمز روشن، که اکنون یک گل رز رنگپریده است، زیر ماه قرار دارد و یادآور خالصانهترین عشقی است که زمانی داشتیم. هر چقدر هم که شادی در خاطراتم زنده باشد، مدتهاست که توسط هوای سرد یخ زده است. و اکنون، زیر ماه، فقط یک گورستان تنها وجود دارد که از عشق مرده محافظت میکند. این… عشق مرده
دسته گل رز در دستت در آن زمان
و کلماتی که در گوشم زمزمه میشدند
사랑해 사랑해
حداقل میتوانی فراموش نکنی؟
گلهای رز قرمز روشن در رویاهایم
وقتی چشمانم را باز میکنم، گلهای رز کمرنگی میبینم
آنها زیر ماه آرمیدهاند و یادآور خالصانهترین عشقی هستند که زمانی داشتم
مهم نیست شادی در خاطراتم چقدر زنده باشد، مدتهاست که توسط هوای سرد یخ زده است
و اکنون، زیر ماه، تنها یک گورستان تنها وجود دارد که از عشق مرده محافظت میکند
عشق مرده
عشق مرده
نظرات کاربران