[Verse 1]
I held you deep in my arms
When your world was falling apart
I was the light in your dark
I was always there for you when you lost it all
When you had no one else you could call
You knew I would not let you fall
[Pre-Chorus]
Oh, darling, what have you done?
What have we become?
Was I just not enough for you?
[Chorus]
Just tell me, oh, tell me the truth
Tell me you’re too scared to lose
Everything that we made
While our dreams wash away in the rain
Darling, oh, what did you do, love?
I’m waiting, I’m waiting for you, love
To tell me that you want me back
With all of the love that we had
Just tell me, oh, tell me the truth
[Verse 2]
Will I ever trust again after that night?
I still remember that look in your eyes
I still remember the way that you cried
[Pre-Chorus]
And I say, “My darling, what have you done?
What have we become?
Was I just not enough for you?”
[Chorus]
Just tell me, oh, tell me the truth
Tell me you’re too scared to lose
Everything that we made
While our dreams wash away in the rain
Darling, oh, what did you do, love?
I’m waiting, I’m waiting for you, love
To tell me that you want me back
With all of the love that we had
Just tell me, oh, tell me the truth
[Bridge]
‘Cause the truth hurts, yeah, the words sting
And the lighter sets fire to everything
I feel it burning up under my skin
[Chorus]
Tell me, oh, tell me the truth
Tell me you’re too scared to lose
Everything that we made
While our dreams wash away in the rain
Darling, oh, what did you do, love?
I’m waiting, I’m waiting for you, love
To tell me that you want me back
With all of the love that we had
Just tell me, oh, tell me the truth
ترجمه فارسی
[قسمت ۱]
من تو را در آغوشم گرفتم
وقتی دنیایت داشت از هم میپاشید
من نور تاریکی تو بودم
من همیشه آنجا بودم وقتی همه چیز را از دست دادی
وقتی هیچ کس دیگری را نداشتی که بتوانی صدایش کنی
میدانستی که نمیگذارم سقوط کنی
[قسمت قبل از ترجیعبند]
اوه، عزیزم، چه کار کردی؟
ما چه شدهایم؟
آیا من برای تو کافی نبودم؟
[قسمت آخر ترجیعبند]
فقط به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
به من بگو که خیلی میترسی از دست بدهی
هر چیزی که ساختهایم
در حالی که رویاهایمان در باران شسته میشود
عزیزم، اوه، چه کار کردی، عشق؟
منتظرم، منتظرم، منتظرت هستم، عشقم
تا به من بگویی که میخواهی برگردم
با تمام عشقی که داشتیم
فقط به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
[قسمت ۲]
آیا بعد از آن شب دوباره اعتماد خواهم کرد؟
هنوز آن نگاه در چشمانت را به یاد دارم
هنوز آن گونه که گریه کردی را به یاد دارم
[پیش-همخوان]
و من میگویم، “عزیزم، چه کار کردی؟
ما چه شدهایم؟
آیا من برای تو کافی نبودم؟”
[همخوان]
فقط به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
به من بگو که خیلی میترسی از دست بدهی
هر آنچه را که ساختهایم
در حالی که رویاهایمان در باران شسته میشوند
عزیزم، اوه، چه کار کردی، عشق؟
منتظرم، منتظرت هستم، عشقم
تا به من بگویی که میخواهی من برگردم
با تمام عشقی که داشتیم
فقط به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
[بریج]
چون حقیقت درد دارد، بله، کلمات نیش میزنند
و فندک همه چیز را آتش میزند
احساس میکنم که زیر پوستم میسوزد
[همخوان]
به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
به من بگو که خیلی میترسی از دست بدهی
هر چیزی که ساختیم
در حالی که رویاهایمان در باران شسته میشوند
عزیزم، اوه، چه کار کردی، عشقم؟
منتظر هستم، منتظرت هستم، عشقم
تا به من بگویی که میخواهی من برگردم
با تمام عشقی که داشتیم
فقط به من بگو، اوه، حقیقت را به من بگو
نظرات کاربران