مجله موسیقی ملود
0

آهنگ هلندی Niemand از Suzan و Freek به همراه متن و ترجمه مجزا

En ineens moest ik blijven staan
Ik heb meteen m’n jas maar uitgedaan
Nu ben ik precies wat je hier ziet
Ik wist het zelf misschien toen ook nog niet
Ik beloofde je: ik blijf dichtbij
Is het van jou, dan is het ook van mij
Samen geen oog dichtgedaan
Maar ‘s morgens toch weer opgestaan
Niemand, nee, helemaal niemand
Weet waar we nu heen moeten
Het voelt nog vroeg
Dus, weet je? We vieren het leven
Weet dat we ooit hier weg moeten
Maar het voelt nog vroeg
Wat er ook komen gaat
Weet dat ik naast je sta
En hier nooit weg zal gaan
Nee, niemand, nee, helemaal niemand
Weet waar we nu heen moeten
Maar, schat, het komt goed
Soms ben ik bang en hou jij me vast
En dan is alles even hoe het was
Hoe harder ik wil dat ik dit niet ben
Hoe meer dat ik begrijp dat ik wegren
Soms mis ik wie we vroeger konden zijn
Maak ik me zorgen en is de angst zo groot in mij
Nee niemand, nee, helemaal niemand
Weet waar we nu heen moeten
Maar het voelt nog vroeg
Dus, weet je? We vieren het leven
Weet dat we ooit hier weg moeten
Maar het voelt nog vroeg
Wat er ook komen gaat
Weet dat ik naast je sta
En hier nooit weg zal gaan
Nee, niemand, nee, helemaal niemand
Weet waar we nu heen moeten
Maar, schat, het komt goed
Wat er ook komen gaat
Weet dat ik naast je sta
En hier nooit weg zal gaan
Nee, niemand, nee, helemaal niemand
Weet waar we nu heen moeten
Schat, het komt goed

ترجمه فارسی

و ناگهان مجبور شدم بایستم
فوراً کتم را درآوردم
حالا من دقیقاً همان چیزی هستم که اینجا می‌بینید
شاید آن موقع خودم نمی‌دانستم
به تو قول دادم: نزدیکت می‌مانم
اگر مال توست، پس مال من است
ما یک لحظه هم با هم نخوابیدیم
اما صبح دوباره بیدار شدیم
هیچ‌کس، نه، مطلقاً هیچ‌کس
نمی‌داند حالا قرار است کجا برویم
هنوز زود به نظر می‌رسد
خب، می‌دانی؟ ما داریم زندگی را جشن می‌گیریم
می‌دانم که بالاخره روزی باید برویم
اما خیلی زود به نظر می‌رسد
هر اتفاقی که بیفتد
می‌دانم که من کنارت ایستاده‌ام
و هرگز نخواهم رفت
نه، هیچ‌کس، هیچ‌کس
می‌دانم الان قرار است کجا برویم
اما، عزیزم، همه چیز درست می‌شود
گاهی اوقات می‌ترسم و تو مرا در آغوش می‌گیری
و بعد همه چیز درست همانطور می‌شود که بود
هر چه بیشتر آرزو می‌کنم که اینطور نبودم
هر چه بیشتر می‌فهمم که دارم فرار می‌کنم
گاهی اوقات دلم برای کسی که قبلاً بودیم تنگ می‌شود
نگرانم و ترس درونم خیلی بزرگ است
نه، هیچ‌کس، هیچ‌کس
می‌دانم الان قرار است کجا برویم
اما خیلی زود به نظر می‌رسد
خب، می‌دانی؟ ما داریم زندگی را جشن می‌گیریم
بدان که روزی باید برویم
اما خیلی زود به نظر می‌رسد
هر اتفاقی که بیفتد
بدان که من در کنارت ایستاده‌ام
و هرگز ترکت نخواهم کرد
نه، هیچ‌کس، نه، هیچ‌کس
می‌دانم الان کجا بروم
اما، عزیزم، درست خواهد شد
هر اتفاقی که بیفتد
بدان که من در کنارت ایستاده‌ام
و هرگز ترکت نخواهم کرد
نه، هیچ‌کس، نه، هیچ‌کس
می‌دانم الان کجا بروم
عزیزم، درست خواهد شد

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا