(Oh my God, oh my God)
A real vivid memory of telling you with every touch
Don’t stop, don’t stop, don’t stop for a minute
Let go, let go, let go ’cause I’m in it now
I’m down for no sleep so come and give me all that lush
(Waste time fighting the rhythm)
(This time, all is forgiven)
(Be my sin for the evening now)
I’m really trying to regret you
But every night I get reminded of what I’ve not got
You made my body your religion
And now I’m praying that you keep your faith
‘Cause I, oh my God, oh my God
You get me all oh my God, oh my God
A real vivid memory of telling you with every touch
Don’t stop, don’t stop, don’t stop for a minute
Let go, let go, let go ’cause I’m in it now
I’m down for no sleep so come and give me all that lush (oh, oh)
(Waste time fighting the rhythm)
(This time, all is forgiven)
(Be my sin for the evening now)
I’m really trying to regret you
But every night I get reminded of what I’ve not got (yeah, yeah, yeah)
You made my body your religion
And now I’m preying that you keep your faith
‘Cause I, oh my God, oh my God (yeah, yeah)
Oh my God, oh my God
You get me all (God-God, God-God)
Oh my God, oh my God
Waste time fighting the rhythm
(This time, all is forgiven)
(Be my sin for the evening now)
You get me all oh my God, oh my God
You get me all oh my God, oh my God
You get me all oh my God, oh my God
ترجمه فارسی
خدای من، خدای من
(خدایا خدایا)
بنابراین این داستان مهربانانه، من نمی خواهم زیاد بگویم
یک خاطره واقعی واقعی از گفتن شما با هر لمس
متوقف نشو، توقف نکن، یک دقیقه متوقف نشو
رها کن، رها کن، رها کن، چون الان در آن هستم
من بی خوابم پس بیا و این همه سرسبزی به من بده
نرو و
(هدر دادن وقت برای مبارزه با ریتم)
(این بار همه بخشیده شده است)
(هم اکنون گناه من باش برای عصر)
من مشغول تلاش برای فراموش کردنت هستم
واقعا سعی میکنم پشیمون بشم
اما هر شب به یاد چیزهایی می افتم که ندارم
بدن مرا دین خود قرار دادی
و اکنون دعا می کنم که ایمان خود را حفظ کنید
چون من، خدای من، اوه خدای من
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
بنابراین این داستان مهربان، من نمی خواهم زیاد بگویم (زیاد)
یک خاطره واقعی واقعی از گفتن شما با هر لمس
متوقف نشو، توقف نکن، یک دقیقه متوقف نشو
رها کن، رها کن، رها کن، چون الان در آن هستم
من بی خوابم، پس بیا و آن همه سرسبزی را به من بده (اوه، اوه)
نرو و
(هدر دادن وقت برای مبارزه با ریتم)
(این بار همه بخشیده شده است)
(هم اکنون گناه من باش برای عصر)
من مشغول تلاش برای فراموش کردنت هستم
واقعا سعی میکنم پشیمون بشم
اما هر شب به یاد چیزهایی می افتم که ندارم (آره، آره، آره)
بدن مرا دین خود قرار دادی
و حالا من طعمه این هستم که ایمانت را حفظ کنی
چون من، خدای من، اوه خدای من (آره، آره)
تو همه ی من را به دست می آوری (خدا-خدا، خدا-خدا)
خدای من، خدای من
تو همه ی من را به دست می آوری (خدا-خدا، خدا-خدا)
خدای من، خدای من
نرو و
وقت را برای مبارزه با ریتم تلف کنید
(این بار همه بخشیده شده است)
(هم اکنون گناه من باش برای عصر)
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
تو همه ی من را به دست آوردی خدای من، خدای من
نظرات کاربران