… You were my worst time
You were the shoreline
You were the crash and now I break
Gave you my best days
Gave you the deep pain
Gave you I, gave you I, gave you I, gave you I
… Am I what you wanted?
Was I self-appointed?
I slowly moved into your house
All of my dark blue
Covered it for you
But I’m just so embarrassed now
… And you did all that I wouldn’t do, erasing lines around us
I held my head, I used to hold you, but now I’ll walk around us
And I can’t lie and claim confused when I know just what happened
You got bored, and I felt used, now I’m all sad about it
… What did I ask for that I now pay for?
Would it have killed you to explain
That you weren’t ready?
And you nearly told me
And, still, I gave you I, gave you I gave you I
… My honest commitment
I sat and listened
I was your floorboard, holding it down
You went off running away from something
That I have nothing to do with now
… And you did all that I’d never do, erasing time around us
I held my breath, I used to hold you, but now I’ll walk around us
And could you not deny the truth? ‘Cause I know just what happened
You got bored, and I felt used, now I’m all sad about it
… When did you slip through my fingers, did I ever have you?
Was I just a placeholder to fill the hole inside you?
I’ve been feeling sick, but I should help myself, not call you
Nothing left to say ’cause you’re not over her, now, are you?
… And you did all that I wouldn’t do, erasing lines around us
I held my head, I used to hold you but now I’ll walk around us
And I won’t lie and claim confused when I know just what happened
You got bored, and I felt used, now I’m all sad about it
… Oh, you got bored, and I felt used, now I’m all sad about it
Oh, you got bored, and I felt used, now I’m all sad about it
Oh, you got bored, and I felt used, now I’m so sad about it
ترجمه فارسی
… تو بدترین دوران من بودی
تو خط ساحلی بودی
تو سقوط بودی و حالا من شکستم
بهترین روزهایم را به تو دادم
درد عمیق را به تو دادم
من را به تو دادم، من را به تو دادم، من را به تو دادم
… آیا من همانی هستم که میخواستی؟
آیا من خودخواسته بودم؟
من به آرامی به خانه تو نقل مکان کردم
تمام آبی تیرهام را
برای تو پوشاندم
اما الان خیلی خجالت میکشم
… و تو تمام کارهایی را که من انجام نمیدادم انجام دادی، خطوط اطرافمان را پاک کردی
سرم را گرفتم، قبلاً تو را در آغوش میگرفتم، اما حالا دور و برمان راه میروم
و نمیتوانم دروغ بگویم و ادعا کنم گیج شدهام وقتی میدانم چه اتفاقی افتاده است
تو حوصلهات سر رفته بود و من احساس میکردم مورد استفاده قرار گرفتهام، حالا کاملاً از این بابت ناراحتم
… من چه چیزی خواستم که حالا باید تاوانش را بدهم؟
آیا توضیح دادنش تو را میکشت؟
اینکه آماده نبودی؟
و تو تقریباً به من گفتی
و با این حال، من به تو دادم، من به تو دادم
… تعهد صادقانهام
نشستم و گوش دادم
من تخته کف اتاقت بودم، آن را نگه میداشتم
تو از چیزی فرار کردی
که الان هیچ ربطی به آن ندارم
… و تو تمام کارهایی را کردی که من هرگز انجام نمیدادم، زمان اطرافمان را پاک کردی
نفسم را حبس کردم، قبلاً تو را در آغوش میگرفتم، اما حالا دور و برمان قدم میزنم
و نمیتوانستی حقیقت را انکار کنی؟ چون من دقیقاً میدانم چه اتفاقی افتاده
حوصلهت سر رفته بود، و من احساس میکردم به تو عادت کردهام، حالا کاملاً از این بابت ناراحتم
… کی از دستم در رفتی، آیا من تو را داشتم؟
آیا من فقط یک جای خالی برای پر کردن حفره درونت بودم؟
حالم بد بوده، اما باید به خودم کمک کنم، به تو زنگ نزنم
چیزی برای گفتن باقی نمانده چون تو دیگر از او گذشتهای، نه؟ … و تو تمام کارهایی را کردی که من انجام نمیدادم، پاک کردن خطوط دور و برمان
سرم را گرفتم، قبلاً تو را در آغوش میگرفتم، اما حالا دور و برمان قدم میزنم
و وقتی بفهمم چه اتفاقی افتاده، دروغ نمیگویم و ادعا نمیکنم گیج شدهام
تو حوصلهات سر رفت، و من احساس کردم مورد استفاده قرار گرفتهام، حالا کاملاً از این بابت ناراحتم
اوه، تو حوصلهات سر رفت، و من احساس کردم مورد استفاده قرار گرفتهام، حالا کاملاً از این بابت ناراحتم
اوه، تو حوصلهات سر رفت، و من احساس کردم مورد استفاده قرار گرفتهام، حالا کاملاً از این بابت ناراحتم
اوه، تو حوصلهات سر رفت، و من احساس کردم مورد استفاده قرار گرفتهام، حالا خیلی از این بابت ناراحتم
نظرات کاربران