مجله موسیقی ملود
0

آهنگ انگلیسی Drive از Alessia Cara به همراه متن و ترجمه مجزا

Found enough ways I can turn, they’re all dead ends
Not enough sage I can burn to clean my head
I’m a dying flower in a dark room
Just a quarter of the way through
I wanna take the wheel of a car that I just stole
Let the rain funnel in from the window right on
Sever things that I fight off
Watch ’em crash like glass on the sidewalk
And drive
And drive
Where do I go? I’ve outgrown the face I wear
I’m getting over relying on tomorrow to get somewhere
I’m a wooden soldier on a table
Just a quarter of the way home
I wanna take the wheel of a car that I just stole
Let the rain funnel in from the window right on
Sever things that I fight off
Watch them crash like glass on the sidewalk
And drive
And drive
Drive
And drive
A thousand tiny fires igniting
On the feeling, I see them
I’ll cradle my desires like a child
I hear it, they’re screaming
To take the wheel of a car that I just stole
Let the rain funnel in from the window right on
Sever things that I fight off
Watch them crash like glass on the sidewalk
drive
(Drive) and drive (hey)
Drive (ooh, hey)
And drive

ترجمه فارسی

راه‌های زیادی برای تغییر مسیر پیدا کردم، اما همه‌شان بن‌بست هستند. به اندازه کافی مریم گلی ندارم که بتوانم برای تمیز کردن ذهنم بسوزانم. من یک گل در حال پژمردن در یک اتاق تاریک هستم. فقط یک چهارم راه را رفته‌ام. می‌خواهم فرمان ماشینی را که تازه دزدیده‌ام، بردارم. بگذارم باران از پنجره به داخل ببارد. چیزهایی را که با آنها می‌جنگم، از هم جدا کنم. تماشایشان کنم که مثل شیشه روی پیاده‌رو به هم می‌خورند. و برانم. و برانم. کجا بروم؟ من از قیافه‌ای که دارم بزرگتر شده‌ام
دارم از تکیه کردن به فردا برای رسیدن به جایی دست می‌کشم
من یک سرباز چوبی روی میز هستم
فقط یک چهارم راه خانه
می‌خواهم فرمان ماشینی را که تازه دزدیده‌ام بردارم
بگذار باران از پنجره به داخل بیاید
چیزهای سختی که با آنها می‌جنگم
تماشا کنم که مثل شیشه روی پیاده‌رو به هم می‌خورند
و برانم
و برانم
و برانم
و برانم
هزار آتش کوچک شعله‌ور می‌شوند
روی این احساس، آنها را می‌بینم
مثل یک کودک آرزوهایم را در گهواره نگه می‌دارم
صدایشان را می‌شنوم، دارند فریاد می‌زنند
فرمان ماشینی را که تازه دزدیده‌ام بردارم
بگذار باران از پنجره به داخل بیاید
چیزهای سختی که با آنها می‌جنگم
تماشا کنم که مثل شیشه روی پیاده‌رو به هم می‌خورند
برانم
(برانم) و برانم (هی)
برانم (اوه، هی)
و برانم

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید

X
آموزش نقاشی سیاه قلم کانال ایتا