لسه بتخاف م الفراق لو تيجى سيرتي
لو شوفت عيني بتبكي هتدّمع عينيك
يعنى صوتي بيوحشك لو شوفت صورتي
بتحس بيا حبيبي لما بحس بيك
لسه بتخاف م الفراق لو تيجى سيرتي
لو شوفت عيني بتبكي هتدّمع عينيك
يعنى صوتي بيوحشك لو شوفت صورتي
بتحس بيا حبيبي لما بحس بيك
مين بياخد باله منك بعد مني
ف حضن مين بتحس إحساسك ف حضني
مش قصدي حاجة أنا بس بطمن عليك
حبيت أسلم أعمل إيه أصلك واحشني
مين بياخد باله منك بعد مني
ف حضن مين بتحس إحساسك ف حضني
مش قصدي حاجة أنا بس بطمن عليك
حبيت أسلم أعمل إيه أصلك واحشني
لسه بتخاف م الفراق لو تيجى سيرتي
لو شوفت عيني بتبكي هتدّمع عينيك
ترجمه فارسی
آیا هنوز هم اگر اسم من را بیاورند، از جدایی میترسی؟
اگر چشمانم را در حال گریه ببینی، چشمان تو هم اشک خواهد ریخت.
آیا صدای من به این معنی است که اگر عکسم را ببینی، دلت برایم تنگ شده است؟
آیا وقتی من تو را حس میکنم، مرا حس میکنی؟
آیا هنوز هم اگر اسم من را بیاورند، از جدایی میترسی؟
اگر چشمانم را در حال گریه ببینی، چشمان تو هم اشک خواهد ریخت.
آیا صدای من به این معنی است که اگر عکسم را ببینی، دلت برایم تنگ شده است؟
آیا وقتی من تو را حس میکنم، مرا حس میکنی؟
چه کسی بعد از من از تو مراقبت خواهد کرد؟
در آغوش چه کسی همان احساسی را داری که در آغوش من داری؟
منظور خاصی ندارم، فقط دارم به تو سر میزنم.
فقط میخواستم سلام کنم، چه کار دیگری میتوانم بکنم؟ دلم برایت تنگ شده است.
چه کسی بعد از من از تو مراقبت خواهد کرد؟
در آغوش چه کسی همان احساسی را داری که در آغوش من داری؟
منظور خاصی ندارم، فقط دارم به تو سر میزنم.
فقط میخواستم سلام کنم، چه کار دیگری میتوانم بکنم؟ دلم برات تنگ شده.
هنوز هم اگه اسمم بیاد از جدایی میترسی؟
اگه چشمام رو گریون میدیدی، چشمهای تو هم اشک میریخت.
نظرات کاربران